نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: هوشنگ کامکار


Hooshangan 2

مختصر و نامفید

نویسنده: حماسه توکلی

عنوان «هوشنگان»، که بی هیچ‌گونه ارتباط با محتوای اثر و تنها با دلایل شخصی برگزیده شده، متعلق به آلبومی‌ است که یک قطعه‌ی سه‌قسمتیِ بی‌نام را داراست. کوتاهیِ اثر باعث برجسته‌شدنِ جزییاتِ ساختارش شده و مخاطب را خیلی زود با علامت‌سوال‌های بسیاری که در ذهنش پدیدار شده رها می‌کند.

منبع الهام اثر موسیقی کلاسیک غرب است. استفاده از موتیفِ مشهور سمفونی پنجم بتهوون، در ابتدای قسمت نخست؛ جملاتی که به‌وفور در آثار موتزارت شنیده می‌شوند، در قسمت سوم؛ و آغازِ آداجیوگونه‌ی(۱) قسمت میانی سندی بر این ادعا هستند. تنها ردّ فرم در قسمت پایانی را می‌توان این‌گونه توصیف کرد: گویی راویِ یک داستان، پس از سردرگم‌دیدنِ شنوندگانش، تصمیم به بازگو کردنِ دوباره‌ی آن گرفته باشد، بدون توجه به این حقیقت که مشکل اصلی نحوه‌ی تفسیر است و نبود نقطه‌ی پایان جمله، که در موسیقی کادانس نقش‌اش را ایفا می‌کند و نه محتوای داستان؛ چراکه تکرار و افزودنِ جزئیاتِ گمراه‌کننده در ساختار کلی تغییری ایجاد نمی‌کنند.

آنسامبل زهی در همراهیِ تک‌نواز نه تنها بارِ هارمونی‌، که از مهم‌ترین عناصر موسیقی کلاسیک است، را آن‌طور که باید به‌دوش نکشیده و از همین جهت همراهِ مناسبی نیست، بلکه او را در لحظاتی که نقطه‌ی عطف به‌شمار می‌آیند، به‌کلی تنها می‌گذارد و به‌نظر می‌رسد آهنگ‌ساز در ساختِ این اثر به روش‌های معمول (همچون استفاده از سکانس‌های خط ویولن و تکنیک تقلید (ایمیتاسیون)، عناصر ریتمیک ساده، نت‌های کشیده و یا ضدضرب‌ها، برای همراهی ویلن) اکتفا کرده باشد.

پاساژهایی که برای تک‌نوازِ ویلن نوشته شده است جملاتی هستند بی پایان،‌ که تم‌ها را، یکی پس از دیگری، بدون اثری از بسط و گسترش، معرفی می‌کرده و نقشِ متصل کردن بخش‌های قطعه به یکدیگر را ایفا می‌کنند. بازی با موتیف اصلی در اکتاو‌های زیر و بم، با هدف ایجاد تنوع صوتی، از معدود اتفاق‌های ملودیک است.

آهنگ‌سازیِ خلاقانه عاملی است که می‌تواند از ترکیبِ یک آنسامبلِ‌ سه‌نفره‌ی زهی و بهره‌برداریِ ناقص از موسیقی کلاسیک هم یک اثرِ موفق و باکیفیت بسازد. اینجا، در «هوشنگان»، گواه بر نبودِ این عامل مؤثر و مهمْ نکاتی است که از سراسرِ اثر مثال زده شد و در ساختارهای هارمونیک، ملودیک و فرمالِ آن نیز قابل‌مشاهده است.

 


۱- اشاره به قطعه‌ی Adagio for strings, Op 11 از ساموئل باربر. 

برای خرید و دانلود آلبوم هوشنگان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 2
01 خرداد 1400
Hich Dar Hich

مصائب کامکاریسم احساساتی

نویسنده: امیر بهاری

هوشنگ کامکار در آلبوم «هیچ در هیچ» مجموعه‌ای پیش روی مخاطب می‌گذارد که جایی برای دفاع ندارد و با آن ادعاهای رنگ به رنگِ نه چندان صحیح در دفترچه‌ی آلبوم، به وجهه‌ی آکادمیک خود هم آسیب می‌زند.

تصور هوشنگ کامکار این است که بیژن جلالی، سهراب سپهریِ «دوران معاصر» است، در حالی که جلالی حتی یک سال از سپهری هم بزرگ‌تر بوده و اولین مجموعه شعرهایش را در اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر کرده است. کامکار معتقد است سهراب سپهری را با آلبوم «در گلستانه» مشهور کرده است با این آلبوم سبب‌ساز شهرت بیژن جلالی هم خواهد شد: «چند دهه پیش بود که به پیشنهاد همسرم شهرزاد با اشعار سهراب سپهری آشنا شدم و حاصل آن ساخت آلبوم «در گلستانه» شد که مورد توجه خاص و عام قرار گرفت. به‌طوریکه در شهرها و دهات تصاویری از «تا شقایق هست زندگی باید کرد»[،]«آب را گل نکنیم» و «به سراغ من اگر می‌آیید....» بر دیوارها نقش بست». مجموعه هشت دفتر شعر سهراب سپهری در قالب یک کتاب اولین بار سال ۱۳۵۶ چاپ شد و فقط تا سال ۱۳۶۲ پنج بار با حداقل تیراژ ده هزار نسخه تجدید چاپ شده بود.

این جدا از فروش جداگانه‌ی هر کدام از مجموعه اشعار او بود که پیش از این چاپ شده بود.
آلبوم «هیچ در هیچ» قرار است خیلی  مدرن نباشد و در عین حال از اصول متداول کلاسیک هم دوری کند ولی بیشتر ملغمه‌ای از بافت‌های مختلف بدون ذهنیت هارمونیک مشخص و منسجم است که به واسطه‌ی آوازهای تقریبا رسیتاتیو* کمی ساختار پیدا کرده‌اند. جالب اینکه این نگاه به اصطلاح پیچیده و فرا مدرن در ساختار و هارمونی که در نهایت چندان ماحصل عمیقی ندارد درست نقطه‌ی مقابل شعر جلالی است که عمیق‌ترین رنج‌های بشر را بسیار ساده بیان می‌کند.

هوشنگ کامکار در این آلبوم از سمپل‌های سازی (صداهای از پیش آماده شده یا VST) استفاده کرده است (منهای سولو‌ی ویولن) ولی معلوم نیست چرا گروه سازها این‌طور معرفی شده‌اند: «...ارکستر زهی به سرپرستی ارسلان کامکار آن را اجرا کرده است». بسیاری از آهنگسازان امروزه از سمپل‌ها استفاده می‌کنند ولی چرا سمپل‌هایی با این کیفیت؟ انتخاب سمپل تخصص می‌خواهد اما پیدا کردن سمپل‌های بهتر از آنچه در این مجموعه استفاده شده در دنیای امروز اصلاً کار دشواری نیست. مضاف بر اینکه میکس مغشوش (به شخصیت نامانوس دف که در دل ارکستر جا نیفتاده دقت کنید) و مسترینگ نادقیق و نامناسب، کار را از چیزی که هست هم ضعیف‌تر کرده است.

هوشنگ کامکار استاد موسیقی و سرپرست گروه کامکارها شاید نیاز به کمی آرامش و دوری از هیاهوی فضای جریان اصلی موسیقی ایران دارد تا روی اثر بعدی خود با دقت بیشتر و ادعای کم‌تری کار کند.


*شکلی از خواندن که نزدیک به دیالوگ گفتن و دکلمه کردن است.

هیچ در هیچ امیر بهاری بیژن جلالی صبا کامکار ارسلان کامکار هوشنگ کامکار ارکسترال کلاسیکال موسیقی آوازی راوی آذر کیمیا سهراب سپهری گلستانه

برای خرید و دانلود آلبوم هیچ در هیچ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.2
27 آبان 1397
Hooshang Kamkar Arsalan Kamkar Koocheh Haye Chovarbakh 6

خودزنی می‌کنم، پس هستم!

نویسنده: سعید یعقوبیان

بررسی روند کار کامکارها در دهه‌ی اخیر به ویژه در مواردی که شعر فارسی را همراه موسیقی کرده‌اند نشان از افت دارد (نمونه‌ی نازل‌اش تصنیف «زمستان است») و به نظر می‌رسد کار قابل توجه کامکارها در بین آثار منتشرشده‌ در چند سال گذشته همین آلبوم بی‌کلام باشد هرچند این نیز به پای آثار گذشته همچون «بر تارک سپیده» نمی‌رسد. در سه قطعه‌ی هوشنگ کامکار در این آلبوم، چند تم‌ کُردیِ آشنا، در فرم‌های سازیِ خانواده‌ی کنسرتو دستمایه‌ی کار قرار گرفته است. شاید خاستگاهِ علاقه‌‌ی مسبوق کامکارها به کنسرتو ناشی از کنار هم قرار گرفتن ویرتوئوزیته و آهنگسازی در این خانواده باشد. در هر حال کنسرتو عودِ ارسلان کامکار در مجموع پر و پیمان‌تر از قطعات برادر بزرگتر است. این کنسرتو (که دگره‌هایی از آن در برخی از کنسرت‌های اخیر نیز اجرا شده) تابلویی از تغییرات سریع نوانس‌، بازی‌های کروماتیک و متراکمِ عود، مدولاسیون‌های زودگذر و پاساژهایی طولانی و گریزان در طول سه موومان است و توالی عناصر متباینی از این دست، شنونده را با اثر همراه می‌سازد.

اما مهمترین نکته‌ی این بسته‌ی صوتی این است که برای بخش اعظمی از ارکستر، در میکس، از سمپل استفاده شده است. اینکه یک آهنگسازِ شهیرِ پیشکسوت به دلیل هزینه‌های مالی مجبور به چنین کاری می‌شود داستان تلخی‌ست اما بااینحال و با چنین انتخابِ توجیه‌ناپذیری، دست‌کم سمپل‌های کمتر و باکیفیت‌تری می‌توانست استفاده شود که متأسفانه در این خصوص اهمال شده؛ تا حدی که در برخی موارد به ذهن می‌رسد که کاش این اثر با چنین کیفیتی اساساً اجرا و منتشر نمی‌شد.

در لحظاتی از موسیقی که تماماً سمپل‌ها در حال نواختن‌اند، تصویر کمدی-تراژیکی که از ارکستر به نمایش گذاشته می‌شود، ذهن شنونده را کاملاً از اصل موضوع منحرف می‌کند. بنابراین موضوع اجرای ارکستر! در این اثر بی‌معنی خواهدبود. اما در کار تکنوازان، اجرای ژوست و تر و تمیزی از دوبل‌نوت‌ها، آرپژها و تغییر پوزیسیون‌ها در عود و کمانچه‌ی ارسلان و اردشیر کامکار می‌شنویم. 

این آلبوم، الف تا ی‌ اش یک کار خانوادگیست؛ از نام قطعات گرفته تا اجرا و ضبط و آبرنگ‌های ارژنگ کامکار برای طرح جلد.

از نیاز شدید متنِ دفترچه به ویرایش که بگذریم، توضیحات هوشنگ‌ کامکار خوب است و می‌تواند به مخاطب در شنیدن و دنبال کردن قطعات کمک کند. نکته‌ی پایانی اینکه نوشتن fiddle برای کمانچه وLute  برای عود در عنوان‌های انگلیسی چندان دقیق نیست و اینها باهم تفاوت‌ دارند.

برای خرید و دانلود آلبوم کوچه‌های چوارباخ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.2
27 شهریور 1396
بالا