نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: پویان عطایی


Pezhvak Khamooshi 1

بیست؛ ولی نه تمام

نویسنده: سعید یعقوبیان

همواره سلطه‌‌ی انباشت‌های فرهنگی در ذهن و عمل ما بیش از آنی است که خود تصور می‌کنیم. موسیقی، حواس و اعصاب ما را در دوره‌ای از حیات‌مان متأثر می‌کند که ذهنمان از هر ایده‌ای در توضیح این تأثیر و تأثر خالی است. مادام که چنین سلطه‌هایی را نشناسیم و نخواهیم زمامِ انباشت‌ها را خود به دست بگیریم (و نه بالعکس) چگونه می‌توانیم احوالات‌مان را شخصی و منحصر به خودمان بدانیم؟ شاید بهتر آن باشد که حالِ هر آشنا به دشتی و همایون را از دشتی و همایون، بیشتر، احوالات فرهنگی بدانیم و بنامیم. ما زبانِ یک نظام موسیقایی مشخص را می‌آموزیم و با همان زبان حرف می‌زنیم و فکر می‌کنیم. چنین نظرگاهی ناقضِ شخصی بودن نیست بلکه نگاه و تعریفی عریان‌تر از آن است؛ همین‌که بدانیم حالاتمان چگونه شخصی‌بودنی دارند.

نواخته‌های به راستی سلیسِ پویان عطایی در این آلبوم که احتمالاً ناشرِ همیشه بی‌سلیقه‌ و قناعت‌پیشه‌ی اثر آن را احوالات شخصی۱ دانسته –نوشته‌ی دفترچه فاقد امضاست- گذشته از آنکه از نظر سامانِ فواصل و چهارچوب مدال به تمامی در دامنه‌ی فرهنگِ موسیقاییِ روزگارِ انتشارش قرار می‌گیرند، در چینش و انتخابِ گونه‌ها نیز متأثر از آموزه‌های نوازنده‌اش بوده‌اند؛ وگرنه (برای نمونه) چگونه می‌توان چنان دشتیِ منزوی و اندوه‌باری را به یکباره با پایکوبی و رنگ به انجام رساند؟ مگر نه این است که چنین ایده‌ای می‌توانست برای مجالس موسیقی صد سال پیش و اقتضائاتشان موجه باشد و امروز تکرارِ آن را صرفاً می‌توان ارائه‌ی موسیقی در قالبِ اجراییِ یک دوره‌ای از گذشته‌ دانست. در «گوناگونیِ جمله‌بندی» یا ریتم و سرعت نیز بر خلاف آنچه اظهار شده، چیز جدیدی از «توانایی‌های سنتور» نمایانده نشده است.

عطایی در این مجموعه به ما نشان می‌دهد که خود را اسیر انباشت‌هایش نمی‌داند تا تلاش کند از آنها دور شود. او به آسودگی در میانه‌ی آموخته‌هایش نشسته و با احوالات فرهنگی خود خرسند است. او به شاگرداول‌ها می‌ماند. نمی‌توان منکر هوش‌شان شد. اما درس‌های امروزِ مدرسه‌ها، یافته‌های آنهایی‌ است که زمانی برایشان شکستنِ عادت‌ها مهمتر از نمره‌ی کامل بوده است. همچنین هیچکس تا همیشه نمره‌بگیر نمی‌ماند. عطاییِ بیست سال بعد با اقامت‌اش در فرهنگی که از آن برآمده جز این خواهد نواخت؟

 


۱- این عبارت، عنوان یک مجموعه آلبوم از نشر «خانه هنر خرد» است که آلبوم‌های این مجموعه مشابهت‌هایی کلی با آلبوم حاضر نیز دارند. رفتار حرفه‌ای می‌طلبید که در متن آلبوم و به کاربردنِ این اصطلاح، دقت و امانت‌داریِ بیشتری صرف می‌شد.

برای خرید و دانلود آلبوم پژواک خاموشی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.4
24 تیر 1398
chand shab santoor

درباره‌ی جریان اصلی

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

دو شب کنسرت، شش سنتورنواز، 120 دقیقه موسیقی، از مجموعه کنسرت‌های «چند شب» که شبی پس از شصت و سومین زادروز پرویز مشکاتیان در تالار رودکی اجرا شد، بیشتر از هر وقت دیگری مساله‌ی جریان اصلی را به رخ می‌کشید و به یاد می‌آورد که امروزه عیار آفرینش برای سنتور غالبا به نسبت سنتورنوازها با نوعی جریان اصلی برمی‌گردد.

و این جریان اصلی چیست؟ مشکاتیان، اردوان کامکار و تا حدودی هم پایور. مهیار طریحی و سیاوش کامکار، (فارغ از آمادگی کمشان در این اجرا) شاگرد و پیرو اردوان کامکارند و در این ضلع جریان. پویا سرایی و پویان عطایی باوجود برآمدن از مکتب پایور و از کلاس کامکارها بیشتر در ضلع دیگر یعنی مشکاتیان ایستاده بودند. کاوه شفیعی خارج از جریان اصلی و در یک سبک نوازندگی همیشه جزیره‌گون (ورزنده) قرار می‌گرفت و علی بهرامی‌فرد، تنها درخشش واقعیِ این «چندشب»، درست در ضلعی که دیگران نیز باید دیر یا زود به جستجوی آن برخیزند؛ سنتز خودش.

اگر به چشم‌انداز سنتورنوازی و سرجمع کار سنتورنوازان امروزی بنگریم می‌بینیم که مسئله فعلاً مسئله‌ای ترکیب‌گرانه است. در نسل جدید هنوز صداداری شخصی (خواه منفرد خواه همه‌گیر) کمتر می‌شنویم و همچنین انشای موسیقایی متمایز. اگر بارقه‌ای هست حاصل گزینش خاص و همنشین کردن عناصری از سبک‌های مستقر است. گیر و گرفت اینجا هم مثل بسیاری جاهای دیگر در موسیقی امروزی‌مان به آفرینش، به آهنگسازی برمی‌گردد.

از این منظر، تنها اجرای پویا سرایی نشان کمرنگ گزینش شخصی داشت (گرچه قدری بی‌رمق نسبت به بهترین شرایطش) و با فاصله‌ی کیفی بسیار نسبت به بقیه علی بهرامی‌فرد. بهرامی‌فرد با آن نیم ساعت سه‌گاه، بلوغ موسیقایی‌اش را به نمایش گذاشت و نشان داد که به سنتز شخصی، منسجم و استواری از عناصر سنتورنوازی موجود رسیده است. صدادهی، بهره‌گیری خلاق از سرعت، دقت و استقلال مضراب و بازه‌ی دینامیکی متناسب با هدف، انتخاب‌های او از میان عناصر موجود سنتورنوازی بود که به انضمام توانایی شایان توجه آهنگسازی‌اش (بسط تم‌های آشنا در فرم‌های مضرابی متنوع، توان سازماندهی فرمی قطعه و خوش‌سلیقگی‌اش در خلق لحظات موسیقایی) تأکیدی قوی بر این بود که هنر ترکیب راهی از دل جریان اصلی گشوده و یک نوازنده-آهنگساز شش‌دانگ به جامعه‌ی موسیقی معرفی کرده است.

27 اردیبهشت 1397
بالا