نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: پیمان یزدانیان


Bozorgdasht Parviz Tanavoli 1

پازل تکه‌تکه‌ی هویت

نویسنده: پریا مراقبی

شاید بتوان گفت «بزرگداشت پرویز تناولی» مقصودش را در همان نامِ نشسته‌برجلدش آشکار می‌کند. حاصلِ تقاطعِ سه آهنگ‌ساز است که هر کدام با مختصات موسیقاییِ مختص به خود در ستایش پرویز تناولی دست به ساخت موسیقی زده‌اند؛ پس باید موسیقی را از سه جهت واکاوی کرد. مقصود معلوم است: ساختن پیکره‌ای موسیقایی از تناولی و آثارش. هرآنچه هم که در پی می‌آید پیامدِ این مقصود است. اما مسئله چگونگیِ رسیدن به هدف است: در قالب موسیقی کلاسیک و در جست‌وجوی هویت.

برای مثال، آنچه کریستف رضاعی در پیشِ رو می‌گذارد یک دوگانه‌ی ایرانی‌ـ کلاسیک است: از فلوتی که ملودی را برگرفته از نامِ تناولی می‌نوازد (طبق گفته‌ی رضاعی در دفترچه‌ی اثر) تا دست زدن به دامنِ سازی ایرانی.

موسیقی از موتیف‌های تماتیکِ کوتاه تشکیل شده‌ که اغلب توسط سازهای بادی معرفی می‌شوند. نی بازتاب‌دهنده‌ی ماهیتی ایرانی است: هر از گاهی می‌آید، ملودی کوتاهی می‌نوازد، می‌رود و همین. این حضورهای گاه‌به‌گاه، البته، در محاسبه‌ی چراییِ وجودش جوابی بیشتر از همان «ایرانیّت» به دست نمی‌دهند.

این دستورالعمل «ایرانی‌ـ کلاسیک» را پیمان یزدانیان هم به‌کار می‌بندد، اما به روشی دیگر. او، در موومان آخرِ سمفونی، از انگاره‌‌هایی با ماهیت ایرانی استفاده می‌کند و، در این راه، رنگ‌آمیزی صوتی را هم به‌کار می‌گیرد. این را اضافه کنید به رفتارِ موسیقایی که از یزدانیان در موسیقیِ فیلم سراغ داریم: ارکستر اغلب به‌صورت یک‌پارچه شنیده می‌شود و انگاره‌های کوتاه در تکرارند. طبق آنچه گفته‌های یزدانیان در دفترچه‌ی اثر به‌دست می‌دهد، صورت مسئله در اینجا شفاف‌تر است: این روایت‌های گوناگون است که موسیقی را پیش می‌برد.

سوئیتِ ساخته‌ی مازیار یونسی در این میان تکلیفش با خودش مشخص است. بافت و ترکیب صوتی را به‌کار می‌گیرد تا تصویر بسازد. انگاره‌های تماتیکی که در پی می‌آیند، نحوه‌ی جمله‌‌بندی‌ها و رنگ‌آمیزی صوتی هم در همین راستا پیش می‌روند. اثر روی پای خودش راه می‌رود، نه توضیح چندین خطیِ گنگ به‌همراه دارد و نه در گیرو‌دارِ هویت است.

«بزرگداشت پرویز تناولی» دو نکته‌ی قابل تأمل دیگر هم دارد، ارکستری که شفاف صدا می‌دهد و، همچنین، ضبطی تروتمیز. در موسیقی اما مشوش است و حتی دفترچه‌ی پرزرق‌وبرقش هم، با توضیحات و عکس‌ها، کمکی نمی‌کند. موسیقی همچنان برای رسیدنِ به مقصودش، علی‌رغم‌ِ کوشش‌های گاه‌به‌گاه، در جست‌وجوی هویت سرگردان است. آیا این سرگردانی تأویل موسیقاییِ دغدغه‌های هویت‌گرایانه‌ی تناولی است؟ پاسخ نزد آهنگسازان محفوظ است.

برای خرید و دانلود آلبوم بزرگداشت پرویز تناولی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3
05 تیر 1400
Pulse 1

ضربانِ رنگ‌رنگِ تکرار

نویسنده: کامیار صلواتی

«پالس» یزدانیان هم شبیه به آثار دیگرش است و هم نیست. بافت و ترکیبات صوتیِ نسبتاً خلوت و سهلِ گرته‌برداشته از فرهنگ‌های مختلف و متنوع موسیقایی (گاه آن‌قدر سهل که می‌توان با فراغِ بال آن را موسیقی کلاسیکِ سبک نامید)، نقش پررنگ عنصر تکرار، و اهمیت و جایگاه بی‌بدیل پیانو در آثار پیشین یزدانیان در «پالس» هم کمابیش، با شدت و ضعف‌هایی، شنییده می‌شوند. با وجود این، آنچه مایه‌ی تمایز «پالس» با دیگر آثار اوست بیشتر در قطعه‌ی طولانی‌ترِ اولِ کار، یعنی «پالس ۱»، رخ می‌نمایاند. برخلافِ «پالس ۱»، «پالس ۲» به آثار پیشینِ تک‌نوازانه‌ی یزدانیان شبیه‌تر است.

«پالس ۱» قطعه‌ای است چند بخشی، با روحیه‌ای تجربی‌تر، در قیاس با بیشترِ ساخته‌های آهنگسازـ نوازنده‌اش. چند مؤلفه خمیرمایه‌ی این قطعه را ساخته‌اند: اول، تمایز و تنوعِ رنگ‌های صوتی قطعه که گستره‌ای را دربرمی‌گیرند از صداهای خفه‌شده، صداهایی که ماهیت کوبه‌ای و ملودیک توأمانی دارند، صداهای مبهم و افکتیوی که گاهی به نویز می‌مانند، صداهایی «زنگ»دار شبیه به هارپسیکورد، و بالاخره صدای رایجی که از ساز پیانو می‌شنویم. دوم، نقش بسیار پررنگ تکرار، بازیگری همیشگی در آثار یزدانیان، که این‌ بار هم به اطوار مختلف در قطعه تجسد می‌یابد. این‌جا تکرار در قالب استیناتوهایی که از فرط تکرار به نوعی تداعیِ خلسه می‌رسند حاضر است؛ اُستیناتوهایی که آرام سربرمی‌آورند و سپس خود پذیرای ملودی‌های بداهه‌وار می‌شوند و گاه بافتی پلی‌ریتمیک به وجود می‌آورند. از این لحاظ، این قطعه خصلت‌هایی شبیه به موسیقی مینیمال نیز دارد. بالاخره، ساختار فرمال کار دایره‌ای و متقارن است. این قطعه‌ی کمابیش طولانی، در سیر فرمالِ خود، اندک‌اندک به بیشینه‌ی ضخامتش در بافت صوتی و پویایی ریتمیک‌ـ ملودیک می‌رسد و، در انتها، قرینه‌ای از چهار دقیقه‌ی آغازین خود را در واپسین دقایقش باز می‌نوازد. باری، این فرم طولانی اندکی نیز سوال‌برانگیز به گوش می‌رسد؛ مثلاً، در حدود دقیقه‌ی هفتم اثر، آکوردی غریبه، همچون مهمان ناخوانده‌ای، ضرباتی هول‌انگیز بر خلسه‌ی کار وارد می‌کند، اما، در ادامه، چندان اثری از آن به چشم نمی‌خورد؛ بی‌آنکه درست دریابیم که چرا این‌چنین ناگهانی آمده و چرا به همان سرعت ناپدید می‌شود.

برای خرید و دانلود آلبوم پالس به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3
26 آذر 1399
metri 6.5

ثانیه‌ای شیش و نیم

نویسنده: سعید یعقوبیان

متن فیلم به واسطه‌ی ریتم بسیار تندش می‌توانست حتی تماماً بدون موسیقی باشد. به نظر می‌رسد کارگردان و آهنگساز هم به این موضوع واقف بوده‌اند و از همین‌ رو صرفاً سه ‌چهار لحظه‌ی کوتاه از کل فیلم گزین شده‌اند تا برای چند ثانیه موسیقی‌ای روی صحنه شنیده شود؛ موسیقی‌ای که می‌توانست نباشد. شاید بتوان چنین نتیجه گرفت که قصد بر آن بوده تا فیلم حتماً نام یک آهنگساز بر خود داشته باشد، آهنگسازی اسم و رسم دار.

سکانس آغازین و تیتراژِ پایانیِ فیلم است که موسیقیِ نسبتاً طولانی دارند. در باقیِ سکانس‌های گزین شده، برای چند لحظه، جایی چند تک‌نت روی پیانو، در جایی ضربانی سنگین از یک آنسامبل زهی و گاه سمپلی از سازدهنی روی تصاویر نشسته‌اند. با اینحال می‌توان فیلم را بدون هرگونه موسیقی نیز تصور کرد. به نظر می‌رسد در این صورت میزان تأثیرگذاری صحنه‌ها اگر بیشتر از صورتِ فعلی نباشد کمتر نخواهد بود. حتی پایانِ فیلم نیز می‌توانست با سکوت، بیننده را در غورِ عمیق‌تری از سالن سینما خارج کند. با اینحال ذره موسیقی‌های منفعلِ فیلم، دست‌کم اگر چیزی به صحنه‌ها نیافزوده‌اند چیزی از آنها نیز نکاسته‌اند.

اما چند پرسش باقی می‌ماند:

یک اینکه آیا صحنه‌های انگشت‌شمارِ نامزد شده برای سوار کردنِ موسیقی، بهترین انتخاب‌ها بوده‌اند؟ صحنه‌ی نمادینِ آب پاشیدنِ ناصر بر سرِ جماعتِ معتادانِ محبوس -که تا حدودی یادآور سکانسی از فیلم «فهرستِ شیندلر» (اسپیلبرگ، 1993) نیز هست- نمی‌توانست با موسیقی پررنگتر شود؟ اگر در اینجا ریتمِ تند فیلم چنین اجازه‌ای نداده و این تصویر از همان چند نت نیز محروم شده، صحنه‌ای که ناصر در زندان، حیرت‌زده به سیلِ معتادان خیره شده، با اینکه چندان کوتاه و لحظه‌ای نیز نیست چرا برای داشتن موسیقی انتخاب نشده ‌است؟

دیگر اینکه آیا همین برش‌های گذرا، با داشتنِ عناصر مشترکِ موسیقایی -نرم‌افزاری یا سخت‌افزاری- نمی‌توانست ماندگاری بیشتر و تاثیرگذارتری در ذهن بیننده-شنونده داشته باشد؟ پاسخ به این پرسش‌ها منوط به پاسخ به پرسش‌هایی کلی‌تر است: چقدر به موسیقی برای این فیلم فکر شده و چقدر زمان صرف آن شده است؟

سعید یعقوبیان متری شیش و نیم متری ۶.۵ پیمان یزدانیان سعید روستایی سینما فیلم موسیقی نویز نوید محمدزاده پیمان معادی پریناز ایزدیار فرهاد اصلانی

19 فروردین 1398
بالا