نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: کتاب اصول نوازندگی و تدریس ویولن


asooleh violin

از مهم‌ترین‌ها

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

برای هر معلمی کافی است تنها یک شاگرد همچون ایزاک پِرلمَن از کلاسش بیرون آمده باشد تا شهرتی افسانه‌ای پیدا کند. چه رسد که اولاً شاگردان مشهورش پرشمار باشند و ثانیاً کتابش ازجمله چند متن معتبر۱ (همراه رساله درباب اصول نواختن ویلن اثر لئوپُلد موتزارت (۱۷۵۶)، کتاب هنر نواختن ویلن کارل فلِش (۱۹۲۳) و ...) و همچنان تأثیرگذار درباره‌ی روش نوازندگی و آموزش ویلن باشد. ایوان گالامیان و کتاب شناخته‌شده‌اش اصول نوازندگی و تدریس ویلن دقیقاً چنین وضعیتی دارند.

مؤلف در کتابش با بصیرتی سرچشمه‌یافته از سال‌ها تجربه‌ی تدریس، اصولی برای نوازندگی ویلن پیشنهاد می‌دهد که برای هر مدرس یا نوازنده‌ای آگاهی از آن‌ها بسیار کارساز است. او با کارش نوازندگی و تدریس ویلن را به یک دانش نظام‌یافته (مجموعه‌ای از سنت‌های پیشین که در گذر زمان پالوده شده و باقی مانده است و افزوده‌های خودش) با طبقه‌بندی عقلانی تبدیل می‌کند. علاوه بر این‌ها گالامیان آوردن نکاتی زیباشناختی همچون ارزش و ... یا اشارات آکوستیکی را هم نادیده نمی‌گیرد زیرا به نظر او بدون بسیاری از ظرافت‌ها یک هنرجو «هرگز تبدیل به یک هنرمند واقعی نمی‌شود» بلکه تنها یک «هنرمند پرتکنیک» می‌ماند (ص ۲۳).

نگاه گالامیان به آموزش و هنرجو به عنوان یک رویداد منفرد و توجه ویژه‌اش به نقش بااهمیت ذهن و ارتباطش با عضلات (هماهنگی عصب/عضله) باعث شده کتاب طیف گسترده‌ای از مسائل را در چهار فصل تفسیر و تکنیک، دست چپ، دست راست و درباب تمرین سازماندهی و با زبانی روشن و تا آنجا که ممکن است با توجه به شرایط فیزیکی هنرجویان متفاوت بررسی کند. به همین دلیل است که در متن مدام می‌بینیم با توجه به ویژگی‌های فیزیکی هر نوازنده یا هنرجو راه حل‌های مختلفی برای یک مسئله‌ی یکسان ارائه می‌دهد. مثلاً اندازه‌های بلند و متوسط و کوتاه برای انگشت شست و تفاوت‌هایی که هر کدام از این‌ها در تغییر پوزیسیون ایجاد می‌کند (ص ۴۸ تا ۵۱) یا نقش انعطاف‌پذیری همان انگشت (ص ۴۹) در سرعت و دقت تغییر پوزیسیون دست. طبیعتاً در این راه و با توجه به مهارت مؤلف در آموزش، کتاب در مقایسه با دیگر همتایان بر بعضی مسائل تمرکز بیشتری دارد (ازجمله تقسیم ویبراتوها به دسته‌های مختلف و انواع تغییر پوزیسیون‌ها) همین امر به علاوه‌ی تصویرها (ولو در چاپ فارسی کمی تار) و مثال‌های دقیق و متناسب با هر موضوع، حتا امروز بخشی از ارزش کتاب را می‌سازد.

با همه‌ی ارزش‌های برشمرده، برگردان کتاب به فارسی را حتا پیش از آن که متوجه شویم مترجم، محسن کاظمیان، به دلایلی (احتمالاً)۲ مقدمه‌ی سَلی تامس (شاگرد گالامیان) و زندگی‌نامه‌ی مختصر مؤلف به قلم استفانی چِیس را حذف کرده است، کمی کم‌دقت می‌یابیم. هنگامی که می‌بینیم همان آغاز فصل اول هم pitch را به «کوک» برگردانده‌اند هم accuracy of intonation را به «دقت در صحت کوک نت» راهی نمی‌ماند جز این که دقت ترجمه را کم ارزیابی کنیم.

با وجود این لغزش‌های گاه‌وبیگاه کتاب همچنان قابل استفاده و الهام‌بخش است. تنها باید مراقب بود نکته به نکته‌ی کتاب تبدیل به دستورالعمل‌های سفت‌وسخت نشود که نقض غرض مؤلف است که آموزش را برای هر آموزش‌گیرنده منحصر به فرد می‌دید.


۱- استفانی شاک در پایان‌نامه‌ دکتری‌اش درباره‌ی دگرگونی‌های آموزش ویلن این سه متن را دارای اهمیت تاریخی می‌داند.
۲- در شناسنامه‌ی فارسی کتاب نوشته شده برگردان از ویراست ۲۰۱۳ است اما مشخص نیست از چاپ Dover یا نسخه‌ی دیگری. اگر ترجمه از نسخه‌ی دیگری نباشد مقدمه و زندگی‌نامه حذف شده است.

26 مرداد 1398
بالا