نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: کهن بانگ پارس


Radde Paa 2

عشوه‌گر

نویسنده: علیرضا جعفریان

خالقان آثار هنری را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد. در دسته‌ی اول هنرمندانی قرار می‌گیرند که تلاششان برای تحت تأثیر قرار دادن احساسات مخاطب عیان می‌شود و دسته‌ی دیگر آنانی هستند که آثارشان با نوعی بی‌توجهی به مخاطب همراه است: بازیگری که در نشان دادن نقش افراط می‌کند و حرکات اضافی دارد، در مقابل بازیگری که نقش را با کنش حداقلی ارائه می‌دهد. شاعری که از واژه‌های احساسی سوءاستفاده می‌کند، در مقابل شاعری که از چنین واژه‌هایی حذر می‌کند. کمدینی که به شوخی‌های خودش می‌خندد، در مقابل کمدینی که با چهره‌ای جدی و بی‌اعتنا به مخاطب به اجرا می‌پردازد. موسیقیدانی که بر انگاره‌های موسیقیایی پر سوز و گداز برای مخاطب تکیه می‌کند، در مقابل موسیقیدانی که ارائه‌ی درک شخصی‌اش از موسیقی را ترجیح می‌دهد.

آلبوم ردپا اثر آیدین علیانسب، که علاوه بر تار و سه‌تار نوازندگی پیانو را هم می‌توان در سابقه‌اش دید، دربرگیرنده‌ی تکنوازی‌ تار در قالب دو دسته از قطعات ریتمیک و آوازی است که یک در میان در آلبوم گنجانده شده‌اند. تلاش علیانسب برای درگیرکردن احساسات مخاطب، خاصه در قطعات آوازی، آشکارا دیده می‌شود. استفاده‌ی بیش از اندازه از فاصله‌های ملودیک چهارم، پنجم و ششم، سکوت و فشردگی ملودیکِ کم و زخمه‌های پشت سر هم روی یک نت از جمله نشانه‌های وجود چنین تلاشی هستند؛ تلاشی که منجر به عشوه‌گری و خود‌نماییِ موسیقایی می‌شود. همین عشوه‌گری و خودنمایی در برخی لحظات آلبوم، خاصه در قطعات ریتمیک، رنگ عوض می‌کند و از تلاش برای تحت تأثیر قرار دادن احساسات به تلاش برای نشان دادن تکنیک نوازندگی تغییر حالت می‌دهد. هیچ کدام از این دو تلاش را نمی‌توان ناموفق ارزیابی کرد. نوازنده به هر حال از طرفی احتمالاً توانسته است احساسات مخاطب را درگیر کند و از طرفی توانسته است تکنیکش در نوازندگی را به رخ بکشد. اما آلبوم به نقطه‌ای فراتر از این نمی‌رسد و صاحب‌اثر نتوانسته‌ است در دستیابی به عوامل جدی‌تر موسیقایی مانند ملودی‌پردازی، بسط و گسترش و فرم و ساختار کامروا باشد.

برای خرید و دانلود آلبوم رد پا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2
14 مهر 1398
Radde Paa 1

واپس‌گرایی غیرردیفی

نویسنده: کامیار صلواتی

محافظه‌کاری و انفعال همواره معنا و دلالت‌های یکسانی ندارد. روزگاری بازگشت به نشانه‌های هنری دوران باستان نشان از جسارت و نوآیینی داشت؛ اما تنها چند قرن بعد همین بازگشت نشانی از واپس‌گرایی و انفعال بود. به همین‌ترتیب، روزی عمل آگاهانه‌ی وزیری و پیروانش سازنده‌ی امکاناتی بود برای آفریدن جهانی نو و کنار زدن مناسبات پیشین، اما آیا امروز همان نگاه و خوانش، آورده‌ای برای موسیقی ایرانی دارد؟

در شرایط کنونی موسیقی کلاسیک ایرانی، دیگر نمی‌توان از یک مدلِ مرجع سخن گفت و میزان جسارت یک اثر موسیقایی را –فارغ از معنای مثبت یا منفی‌اش- با سنجه‌ی دوری یا نزدیکی به آن مدل آزمود. ردیف تنها مدل نیست، و مدت‌هاست که سیطره‌ی بی‌چون‌وچرایش را از دست داده است، مضاف بر اینکه نباید مدل مرجع را به روابط مدال یا توالی مدها و ملودی-مدل‌ها فروکاست. «رد پا» اثری محافظه‌کارانه و مرجع‌گراست، نه به خاطر دوری‌اش از ردیف، که به واسطه‌ی استقبالش از مدل‌های پیشتر آزموده شده‌ی غیر ردیفی.

ترکیب ویژگی‌های تارنوازانه‌ی وزیری، شهرام میرجلالی، و تا حدی ساکت و ظریف را می‌توان در نوازندگی علیانسب بازشناخت. این البته معنایی سبک‌شناسانه دارد، نه اینکه علیانسب از نظر جایگاه و مرتبه‌ی هنری هم‌پای وزیری یا ظریف باشد. محتوایی که علیانسب ارائه می‌کند نیز به نواخته‌های این نوازندگان، به ویژه میرجلالی و ساکت، نزدیک‌تر است؛ هرچند از نظر  پیچیدگی منطق درونی جمله‌پردازی‌ها، به هیچ وجه در سطح نواخته‌های وزیری نیست. قرائت علیانسب از آواز اصفهان، آوازی محبوب برای نوازندگانی چون او، نزدیک به همان قرائت ساده‌سازانه‌ای است که اصفهان را در سطح ملودیک‌اش به مینوری ساده تبدیل می‌کند و در سطح هارمونیک‌اش به چند آرپژ بر مبنای فواصل سوم؛ آرپژهایی که می‌آیند و می‌روند و پیوندی ساختاری با قطعات ندارند. ویرتئوزیته و اصرار بر سرعتی نواختن را که به این‌ها اضافه کنیم، به این نتیجه می‌رسیم که توشه‌ی علیانسب از موسیقی اروپایی، جز همانی نیست که در تاریخ معاصر این موسیقی بارها توسط دیگران برداشته شده است. در نتیجه، نگاه او به سرچشمه‌های خارجی خلق موسیقی در حیطه‌ی موسیقی ایرانی، نگاهی تاریخ‌گذشته و کهنه است. به عبارت دیگر، اگرچه «رد پا» با مفاهیمی چون ردیف و گوشه (به شکل مدرسی آن) و پیش‌درآمد و رنگ و چهارمضراب را چندان سر و کاری نیست، به گونه‌ای دیگر دچار واپس‌گرایی و محافظه‌کاری است.

برای خرید و دانلود آلبوم رد پا به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.5
01 مهر 1398
Parvazo Avaz 1

بی‌ ادعا و تکلف

نویسنده: علیرضا جعفریان

پرواز و آواز اولین تجربه‌ی مستقل آهنگسازی بهمن فریادرس در قالب یک آلبوم است. آلبوم در محتوای دفترچه‌اش فروتن است و در محتوای موسیقایی‌اش ساده و بی‌تکلف. دفترچه‌، برخلاف غالب آلبوم‌های این روزها، مزین به زیاده‌گویی‌، نظریه‌پردازی‌های بی‌پایه و اساس و یا متون ادبی بی‌ربطی که کاربردی جز قمپُز در کردن ندارند نیست. محتوای موسیقایی نیز هم و غمِ اصلاح و تحول موسیقی متداول کلاسیک ایرانی را ندارد و در عوض سعی می‌کند همان موسیقی متداول را به شکلی وزین ارائه کند. پرواز و آواز نشان‌مان می‌دهد برای تولید یک آلبوم خوب لزوماً نیاز به کاری محیرالعقول نیست: برای خوب بودن، کافی است بد نباشید.

میزان توفیق آهنگسازی، نوازندگی و خوانندگی در آلبوم را یکسان می‌توان ارزیابی کرد و هیچ‌کدام باعث ضایع‌شدنِ دیگری نشده است. همانقدر که آهنگساز توانسته است تبحرش در ساخت و پرداخت ملودی‌ها را نشان دهد، خواننده و نوازندگان، خصوصاً نوازنده‌ی تار، در ساز و آوازها موفق بوده‌اند. این یکدستی را در قطعات نیز می‌توان دید و در طول آلبوم با افت و خیز کیفیت هنری مواجه نمی‌شویم.

بهمن فریادرس از شاگردان اردشیر کامکار بوده است و بیش از هر چیزی او را به عنوان نوازنده‌ی کمانچه می‌شناسیم. سایه‌ی سابقه‌ و تجربه‌ی نوازندگی او در آهنگسازی‌اش نیز دیده می‌شود. حتی اگر فریادرس را نشناسیم، حدس‌زدنِ اینکه آهنگسازِ آلبوم نوازنده‌ی کمانچه بوده است کار سختی نیست: بار اصلی ملودی‌ها به دوش کمانچه است، تنظیم قطعات برای ساز‌های آرشه‌ای خلاقانه‌تر از سایر سازهاست، تار و عود شخصیت مستقلی در تنظیم‌ها ندارند و اغلب برای فربه‌کردنِ بافت به کار رفته‌اند. بررسی تأثیر نوازندگی فریادرس روی آهنگسازی‌اش، و به طور کلی بررسی قطعات آهنگسازانی که نوازنده‌ی حرفه‌ای بوده‌اند، می‌تواند موضوع قابل تحقیق و قابل تأملی باشد: چه تفاوتی میان آهنگسازی‌های نوازنده‌های مثلاً تار با نوازنده‌‌های کمانچه یا عود وجود دارد؟

برای خرید و دانلود آلبوم پرواز و آواز به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.6
11 شهریور 1398
Black Watermark8

رقصی میانه‌ی میدان

نویسنده: کامیار صلواتی

شنیدن کلّ آلبوم «افسانه‌ی گل یخ» تنها بیست و چند دقیقه طول می‌کشد. نوازنده پرگویی نمی‌کند و شیفته‌ی سخن‌رانی خود نیست. قصدش را به اختصار و کفایت می‌گوید و می‌گذرد. اما این قصد چیست و وقتی که گذشت، چه از خود بر جای می‌گذارد؟

آلبوم با مضراب‌هایی عبادی‌وار آغاز می‌شود و در ادامه آشکار می‌شود که ستاره احمدی، جایی مابین نوازندگان معاصر سه‌تار به ویژه بهداد بابایی، و نوازندگانی قدیمی‌تر چون عبادی ایستاده است. چهره‌ای که از نوازنده در ذهن مخاطب ترسیم می‌شود، چهره‌ی نوازنده‌ای آگاه و توانا به تکنیک‌ها و امکانات نسبتاً نویافته‌ی نوازندگی سه‌تار است که در نمایش‌گریِ این آگاهی خویشتن‌دار است. انگاره‌ی اصلی این اثر شاید نوعی در میانه ایستادن باشد: در میانه‌ی امروز و دیروز، و در میانه‌ی محافظه‌کاری و سرکشی.

این در میانه ایستادن صورت‌های دیگری هم دارد: احمدی در آغاز شوری را روایت می‌کند که مرزهای‌اش عمداً سیال‌اند؛ نه چندان شور است، نه خیلی دشتی، و نه ابوعطایی موکد.این روحیه کمابیش در قطعه‌ی بعدی، افسانه‌ی گل یخ، که ساخته‌ی خود اوست نیز ادامه پیدا می‌یابد. در هم‌آمیزی نسبتاً متساوی درآمد شور و درآمد دشتی و شهناز و اوج دشتی، دیگر تفاوت معناداری میان مجموعه‌هایی چون «آواز دشتی» با گوشه‌هایی چون «گوشه‌ی اوج» وجود ندارد. نوازنده مدام در این چند گوشه‌ی اصلی پرسه می‌زند و آن‌ها را به هم وصل می‌کند. در میانه ایستادن احمدی در ماهیت مدال آلبوم هم خود را می‌نمایاند: هرچند نواخته‌های او مقید به گستره‌های مدال شناخته شده‌ی گوشه‌ها نیستند (یعنی به راحتی از محدوده‌های چهار نتی و پنج نتی معمول آن‌ها عدول می‌کنند) و در نتیجه با تغییر مداوم هسته‌های مدال و تغییرات کروماتیک همراهند، قرائتی نو از این روابط مدال ارائه نمی‌دهند. در اغلب لحظات محافظه‌کارند،  و حتی در مدگردی از دشتی به نوا سراسیمه و پرداخت‌ناشده. این‌جا نیز این در میان بودگی هویداست: هویت کلی مدال و رفت‌و‌آمد گوشه‌ها گوش‌آشناست، اما پرش‌ها، تغییر رجیسترها و تغییرات نسبتاً پررنگ کروماتیک اندکی آشنایی‌زدا.

این «در میانه ایستادن»، دانسته یا نادانسته و با همه‌ی خوب و بدش، خصلت بنیادین این اثر است.

برای خرید و دانلود آلبوم افسانه‌ی گل یخ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2
09 شهریور 1398
بالا