بعد از دورهای طولانی، جای خرسندی است که نواختههایی دیگر از ویرتوئوز کمکار «بهداد بابایی» در این آلبوم ثبت شده است؛ هرچند نه در سطح تکنوازیهای قدیم. ریزهای رعدآسا، مضرابهای تیزِ آشنا، جست و خیزهای جذابِ دست چپ، و پاساژهای سریع در اینجا نیز شنیده میشوند اما ابزارِ ارائهی تحریرها و جملههایی اغلب کمرمق شدهاند و نوانسها دیگر دامنهی چشمگیرِ گذشته را ندارند. گویی آثار همنشینیهای گذشته، با خوراک جدیدی جایگزین نشدهاند و دلایل کمکاری هرچه که باشد، «جوی نقرهی مهتاب» دیگر آن میزان خروشانی سابق را ندارد.
همچنین آوازِ همراه، با وجود اینکه در لحن و بیان، حس و حال خوبی دارد و هنوز لغزان و سیال بودن تحریرها را میتوان در بین آوازخوانهای امروز جزو شاخصها دانست، اما دیگر خلاقیت و توان گذشته در آن نیست و به ویژه در اوجها نمایشی متزلزل و تنشزا ارائه میدهد که از غرق شدن در مدیریت و حاشیه، نتیجهای جز این نیز در قوهی خلاقهی هنری نمیتوان انتظار داشت. همنشینیِ چنین ساز و آوازی، گرم است اما آتشی برنمیافروزد؛ آتشی که از همین ساز و آواز، در اوجهایی همچون «چه شد که جانِ حزینم ز غصه خون کردی»، دقیقاً بیست سال پیش و در «کنسرت گروه عارف» شعله میکشید.
اما در قطعات موزون، آنسامبلِ نوید دهقان همچون همیشه بوی مشکاتیان میدهد و در این آلبوم بیشتر، و با چشمپوشی از تصنیف «دریغ» که یک هفتضربی ملالآور و آلبومپُرکن است، بهتر از کارهای پیشین. صدای گروه از ابعاد مختلف یادآور سلیقهی موسیقایی مشکاتیان است. سازآرایی، پایانبندی تصنیفها، پایهی چهارمضراب و از همه مهمتر و ریشهایتر علاقه به سرککشیدنِ مدام به برخی مناطق مشخصی از مقام، نمودهایی از این سلیقهی شکلیافته و تثبیتشدهاند.
اگر این آلبوم را بنام نوید دهقان در مقام آهنگساز بشناسیم، مجموعهای استوارتر از آثار پیشینِ این نوازنده-آهنگساز است اما حضورِ ساز و آوازها را در خصوص کیفیتِ کلیِ این مجموعه نباید از نظر دور داشت.
برای خرید و دانلود آلبوم در آتش آوازها به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.