هرچند که سازی با چنین ساختاری پیشینهای دور و دراز در تاریخ موسیقی دارد، اما آنچه با عنوان هنگ یا هنگدرام میشناسیم تنها بیست سال از تولدش میگذرد. در این مدت در نقاط مختلف دنیا استقبال زیادی از این ساز شده است. و شاید به علت ساختاری که منجر به یکنواختیِ صدایش شده، تمایل به تلفیق آن با سازهای دیگر، از ویولن گرفته تا سیتار و دیجریدو در فرهنگهای مختلف زیاد دیده شده است. نوازندگان ایرانی نیز هنگدرام را در کنار سازهای مختلف، از سهتار گرفته تا عود و کمانچه تجربه کردهاند. البته هیچکدام از این تجربهها آنقدر جدی نبودهاند که به صورت رسمی و در قالب آلبوم منتشر شوند. مضاف بر این، تا امروز آلبومی در ایران با محوریت ساز هنگدرام منتشر نشده است و از این منظر شکوفایی در دّره اولین است.
فضای کلی آلبوم به موسیقیهای مینیمال و امبینت شباهت دارد. اما به نظر میرسد این موضوع بیش از آنکه انتخاب صاحب اثر بوده باشد، تحمیل ساختار و نوع ساز بوده است: اینکه ساز ژانر یا سبْک را به موسیقی تحمیل میکند یا ژانر موسیقی شیوهی نواختن و صدادهی ساز را تعیین میکند موضوعی شایستهی تأمل و تحقیق است.
مهمترین قسمت آلبوم آنجایی است که یک ساز ایرانی، یعنی عود همنشین هنگدرام شده است. این بخش از آلبوم به دو جهت حائز اهمیت بیشتری است؛ اول آنکه وجه تمایز صاحب اثر به عنوان یک موسیقیدان ایرانی با دیگر کسانی است که موسیقیای با محوریت هنگدرام ارائه دادهاند. و دوم آنکه تجربیترین قسمت آلبوم بوده و آنطور که در دفترچه توضیح داده شده است، هدف اصلی را باید همین «تجربه» دانست. اما بر خلاف این تمایل به تجربهگرایی، رویکرد شعبانی در تلفیق هنگدرام و عود کاملاً محافظهکارانه بوده است: با عود به عنوان شخصیتی مستقل رفتار نشده به طوری که این ساز چه در خط ملودیک و چه حتی در صدادهی صرفاً هنگدرام را تقلید کرده است. عود در این اثر فقط یک جنس صوتی است، نه یک «ساز». این مسئله باعث شده است تلفیق هنگدرام وعود نه به عنوان هویت فرهنگیِ متمایزِ صاحب اثر کارایی داشته باشد و نه آنطور که انتظار میرود به بارِ تجربی اثر بیافزاید.
برای خرید و دانلود آلبوم شکوفایی در درّه به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.