کنسرت تجربی گروه موسیقی دانشگاه تهران1میتوانست اتفاق خوبی باشد؛ اینکه شانزده گروه و نوازنده طیّ دو روز بیوقفه قطعاتی متنوع را به گوش مخاطبانشان برسانند، برخی آثار باارزش را به ویترین سالن آوینی بازگردانند2، و در فضایی که بهنظر میرسد اجراهای مردمپسند هرروز هنرمندان بیشتری را به خود جذب میکنند، فارغ از دغدغهی بازار و درآمدزایی به ارائهی موسیقی جدی در فضایی آکادمیک بپردازند. معدودی اجرای بسیار خوب3، انبوه اجراهای نسبتاً استاندارد و چند اجرای ضعیف هم میتوانست حاصل این برنامهی دانشجویی باشد؛ امّا مشکل آنجا سر بر میآورْد که این رویداد را «کنسرت تجربی» نامیده بودند.
«موسیقی تجربی» معنای مشخصی دارد: ارائهی نوعی از موسیقی که واجد ویژگیهای رادیکالِ (بنیادی) مبدعانه باشد. از این منظر، شاید تنها جز یک اجرا، آن هم تکنوازی عود ایدهمند و کمابیش نوجویانهی حجت فرجیان4، باقی اجراها نه تنها فاقد این ویژگی بودند که دقیقاً در نقطهی عکس «تجربی» بودن میایستادند. گاه نوازندگان ردیف را نعل به نعل اجرا میکردند، گاه تمنای احیای سنتور بینمد داشتند، و گاه چاووش و پیشدرآمد سرپاس مختاری و درویش و عبادی و علیزاده و اردوان کامکار را بازمینواختند. حتّی معدود اجراهایی که به اجرای آثار آهنگسازی شدهی دانشجویان اختصاص داشت، مانند اجرای امین عطایی (برای تار و دو ویلون) را نمیشد تجربی قلمداد کرد.
برگزارکنندهی این برنامه انجمن علمی گروه موسیقی دانشگاه تهران بود و از این منظراین کنسرت میتوانست با تعریف رویکردی مستقلتر، بدون داشتن دغدغهی برآوردن خواستهایی آموزشیای که در اجراهای پایاننامهای وجود دارد، بدل عرصهای برای آزمودن ایدههای نو شود؛ امّا دریغ که چنین نبود: کنسرت موسیقی تجربی دانشگاه تهران، بیش از آنکه واقعاً تجربی باشد، رنگوبوی محافظهکاری داشت.
1- این برنامه در روزهای ۱۹ آذر، دقیقاً با یک ساعت تأخیر، و ۲۶ آذر برگزار شد. در روزهای ۲۰ و ۲۷ آذر نیز دانشجویان موسیقی کلاسیک غربی (جهانی) به اجرای برنامه پرداختند.
2- مثلاً پیشدرآمد ماهور عبادی با تنظیم پایور که در روز دوم اجرا شد.
3- مانند اجراهای محسن میرزایی، سینا سالور یا رامتین نظریجو.
4- تنها نوازندهای که بهطرزی عجیب برنامهاش را در هر دو روز اجرا کرد.