«یازده یک در یک» آلبومی است با نام یک آهنگساز و نام یک نقاش بر پیشانیاش. چنین اثری قاعدتا باید ترکیبی از نقاشی و موسیقی باشد، اما مؤلفان به عکسِ رسم معمول بر چنین رابطهای تاکید نکردهاند. جز قرار گرفتن هر یک از ده تابلوی رضا بهمنی در کنار نام یکی از ده قطعهی اولِ (جز قطعهی یازدهم که تصویری در کنارش نیست) میلاد آقایی، خود اثرها و مؤلفانش در مورد این همنشینی جز اندکی همگامیِ نام قطعات و درونمایهی بازنمودی تصاویر به کلی سکوت کردهاند. این سکوت نه به نحوی معنیدار و پیوندیافته، بلکه تنها به مثابهی مشابهتی ظاهری به درون موسیقی راه یافته است.
راه دیگری هم به نظر نمیرسید وجود داشته باشد، به ویژه که نقاشیهای مقابل نشسته با نام هر آهنگ فیگوراتیو هستند و مجال کمی برای همسانیهای صوری موسیقی باقی میگذارند.
موسیقی میلاد آقایی، خصوصا قطعاتش برای پیانو، مشحون از سکوت است. همه جا صدای گروه تُنها همچون جزیره در میانِ دریای سکوتها شناور شده است و در محاصره مانده. سکوت چنان بعضی از قطعات را مفصلبندی کرده یا، به بیانی دیگر، چنان بند بندِ مفاصلشان را از هم جدا کرده که بدون آن ممکن نیست ساختمان هر قطعه را تصور کنیم. خودِ جزایر نیز کمگوی و ساکتاند. نهایت آرامی بر آنها مستولی است. جابهجا سکوت مطلق با نجوایی آرام جایگزین میشود و برعکس (مثل "حیرت" یا"هوس"). این حتا در قطعات نیمهی دوم، که هم بافت قطعات ستبرتر است و هم ریتم و ملودی و دینامیکشان در ظاهر بیقرارتر، تنها به لایههای زیرین نقل مکان کرده است. این را در کرال "خلقت"در قامت تنفس طبیعی جملهها میبینیم و باز در دوئتِ "تزویر". حتا در کوارتت "عشق"که عملا لحظات قابلتوجهی این وضعیت غایب میشود باز به شکل مصالح متضاد وضعیتِ غالب آنها را میبینیم.
مجموعهی این یازده قطعه، فارغ از ارتباطشان با آثار تجسمی و امضای احتمالی آهنگسازشان، که به دلیل دسترسی نداشتن به باقی آثارش هنوز نمیتوان نشانههایش را روشن کرد، رد و نشانی از برآمدگان نسل امروز دانشگاهها را نیز با خود دارد. کافی است نگاهی به فهرست استادن بیندازیم تا اثر آنها نیز بر روند کار آشکار شود.
برای خرید و دانلود آلبوم یازده یک در یک به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.