نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: محمدرضا فیاض


Salname 2

پویه‌هایِ پیوسته‌ی اندوه

نویسنده: سعید یعقوبیان

سالنامه در میان آثار فیاض، بیش از همه در مسیرِ «در گذر» است. علاوه بر مشابهت در فرایند آهنگسازی و نوعِ کنار هم نشاندنِ و برخورد با مواد و مصالح موسیقی، حضور صریحِ برخی نقش‌­مایه­‌های «در گذر»، مدگردی­‌های متنوع، استفاده از نوازندگانِ گروه در مقامِ خواننده و ساختار کلی مجموعه، این همانندی را پررنگ­‌تر می­‌کند.
اما سه ویژگیِ خاص را می­‌توان در سالنامه متمایز کرد:

نخست تلاش برای رسیدن به غایتِ ضخامت صوتی ارکستر ایرانی؛ مشابهِ آنچه که گوستاو مالر با ارکستر سمفونیک در سمفونی هزار به آن رسید و فیاض، مترجم کتابی درباره‌­ی مالر در آغاز دهه‌­ی هفتاد، خودآگاه یا ناخودآگاه چنین سودایی را در سمفونیِ خود، سالنامه، زمینی کرده‌‌است. ساختارِ کلان سالنامه شسته‌رفته است: همچون یک سمفونی­ست در سه موومان. ترکیب­‌بندیِ صوتیِ سالنامه را نیز در طبقه‌­بندی، می­‌توان شیوه‌ی چاووش به حساب آورد و مهمترین وجه ممیزه‌­ی آن در مقایسه با آثارِ این نوع گروه سازهای ایرانی، همان مسأله­‌ی بافت است. دیگر مشخصه­‌هایِ کار فیاض، در اینجا همه در خدمتِ حجم و لایه­‌بندی موسیقی­ هستند. مثلاً روند مدگردی­‌ها چندصدایی‌ پیش می­‌روند و در بخش­‌های مختلفِ ارکستر پخش شد‌‌‌ه‌­اند. به همین دلیل گذر از یک مد به دیگری، مرزی نامرئی دارد. لذا اگر در اثری همچون «بامداد»ِ متبسم، تعداد نوازندگان و سازهای ارکستر در آن روزگار به نظر شگرف و سترگ می‌آمد در اینجا لایه­‌بندیِ متکثر موسیقی­‌ست که جلوه می­‌کند. از این حیث موسیقی در برخی از لحظات، شلوغ به نظر می‌­رسد اما این شلوغی نه محصول و زاده‌­ی صوتیِ موسیقی بلکه هویت این اثر است.
دو ویژگی دیگر، یکی استواری، یکپارچگی و انسجامِ اندیشه‌­ی موسیقاییِ پسِ سالنامه است و سه دیگر تراژیک بودنِ جهانی‌­ست که خلق شده‌. ویژگی دوم، در بسط و گسترش پیچیده و فکرشده­‌ی ایده‌­ها در تمام طول اثر رخ می­‌نماید. شروع تصنیف (بخش سوم و پایانی) حجت روشن این خصیصه است؛ آنجا که پس از نیم ساعت موسیقیِ روایتگر و پر رویداد، از تمی آشنا از بخش‌های قبل تصنیفی برمی­‌آید و می‌شکفد. سرانجام بار تراژیک موسیقی، که نه فسرده و خموده بلکه غمی‌­ست پویا و اندیشناک، پاشیده بر تمامی نغمه‌­های مجموعه، که تیرِ نافذش در نقطه­‌ی پایانیِ اثر و در آن آهِ فریادگون به نشانه می‌­نشیند.

کلاسیک ایرانی سعید یعقوبیان آهنگسازی گروه نوازی چند صدایی سالنامه محمدرضا فیاض

برای خرید و دانلود آلبوم سالنامه به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

21 خرداد 1397
Salname 1

نبرد با دیکتاتورِ «تک صدا»

نویسنده: امیر بهاری

«سالنامه» یکی از جدی‌ترین پیشنهادهای موسیقی ایرانی در زمینه‌ی موسیقی چند صدایی برای گروه سازهای ایرانی است. فارغ از کیفیت آهنگسازی‌اش و جذابیت یا عدم جذابیت‌اش، ارکستراسیون، دقت مثال‌زدنی در تنظیم و ارزش قائل شدن برای تک‌تک نت‌ها در این اثر چشمگیر است. به این‌ها اضافه کنید حضور تعداد قابل توجهی از نوازندگان گزیده‌کار که در کیفیت کار نقش موثری داشته‌اند. با همه‌ی این ویژگی‌ها و محسنات، «سالنامه» به نوعی نقطه‌ی پایان بر سودای موسیقی چند صدایی هم هست؛ علی‌الحساب با ابزاری که موسیقی ایرانی در دست دارد چنین تجربه‌ای نزدیک به نهایت این سوداست.

ذهن توانای فیاض به مدد حضور بهترین نوازندگان منجر به یک کل منسجم شده است اما انسجام در رپرتواری چنین شلوغ و مدعیِ چند صدایی، نیاز به درهم‌تنیدگی صدای سازهای ارکستر دارد که این نیاز در «سالنامه» محقق نشده است. هرچند در نهایت دقت مسیرِ ملودی طراحی شده است و مدولاسیون‌ها و پاساژهایی نرم برای جذابیت حرکت ملودی تدارک دیده شده اما هم‌چنان مسئله‌ی ساده‌ی فیزیک غیر استاندارد سازهای ایرانی برای پشتیبانی صوتی از یکدیگر غیرقابل حل مانده است. در «سالنامه» اصوات متنافر سازها در پژواک نت‌های مختلف و حتی نت‌های هم‌صدا با جنس‌های مختلف، تحقق یک کل همگن را مختل کرده‌اند. در نتیجه این اثر شبیه یک  اعلامیه در موسیقی ایرانی شده است: «چند صدایی» در بستر موسیقی ایرانی در بهترین، دقیق‌ترین و فکرشده‌ترین حالت چنین ماحصلی دارد یا حداقل تا امروز به چنین ماحصلی منجر شده است.

تلاش فیاض برای خارج کردن موسیقی ایرانی از دیکتاتوریِ «تک صدایی» که در فرهنگ اجتماعی آن هم رایج است با آن پایان بندی ستایش آمیز (با اشاره به دو صدای متفاوت سیاوش ایمانی و فرهاد زالی که تصنیف را اجرا کرده‌اند)، یکی از شریف‌ترین تلاش‌های موسیقایی است که تا امروز برای تحقق چندصدایی انجام شده است. اما از یاد نبریم که تداوم یک ایده‌ی موسیقایی، جز با اجرای همزمان و ممارست طولانی‌مدت گروه و تجربه‌های متداوم برای رسیدن به ساختمانی سرپا از معماری صوت، در کنار خوب موسیقی نوشتن به ثمر می‌رسد. هنوز معلوم نیست موسیقی ایرانی روی کاغذ چه صدایی می‌دهد؟

برای خرید و دانلود آلبوم سالنامه به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3
08 خرداد 1397
Dahe Tir 00

نقش باژگون تنبک و تار

نویسنده: کامیار صلواتی

ده تیر(۱) داعیه‌ی موسیقایی بزرگی ندارد؛ چنان‌که از عنوانش نیز برمی‌آید بیشتر راوی «خاطره»‌هایی شخصی است، انگار در ذهن خالق، و شاید شنونده، بناست با تصاویری همراه شود. گویی بیش از آن‌که وجه موسیقایی‌اش اصالت داشته باشد، آن تصاویر شخصی اصالت دارند. شاید به همین دلیل باشد که در «ده تیر» با تکرارموکد و پایان‌ناپذیرجمله‌ها و فیگورها روبه‌روییم: تکراری برای زمان‌زدایی و تنها تداعی خاطره‌ای که انگار آوایی مبهم آن را همراهی می‌کند؛ آوایی که بیش از آن که شنونده را درگیر پیچ‌و‌خم موسیقایی خود کند او را به حال‌و‌هوایی خاص می‌برد.
امّا این تمام ماجرا نیست. می‌شود در «ده تیر» ایده‌هایی گنگ را بازشناخت که تأکید بیشتر بر آن‌ها می‌توانست معنا و عمق بیشتری به اثر ببخشد. یکی از آن ایده‌ها، جابه‌جایی نقطه‌ی ثقل ملودیک از ساز غالب مضرابی با زیرایی بالاتر به ساز کششی بم‌تر است. تارِ همیشه حاضر و پرتحرک در بسیاری از لحظات آلبوم استیناتویی (۲) را می‌نوازد امّا معمولاً تکلیف سازهای کششی در قبال این استیناتو چندان مشخص نیست. 

در معدود لحظاتی برخلاف آنچه معمول است، انگار این تارِ زیرتر و پرجنب‌و‌جوش‌تر نیست که سخن اصلی را می‌گوید، بلکه صداهای پُشتی و بم‌تر کششی هستند که در میان تکرارهای تار بیان‌گر سخن اصلی‌اند (۳) امّا در سایر لحظات که تار استیناتوی خود را می‌نوازد سازهای کششی به اجرای افه‌های صوتی بسنده می‌کنند. بنابراین نقش جالب و جدیدی که در بعضی قطعات این آلبوم، مانند «رادکان»، «سور» یا «روانه»، به تار واگذاری شده قرینه‌ای چندان معنادار و متناسب در دیگر سازها نمی‌یابد. 

البته این استحاله‌ی شخصیتی سازها در وجه دیگری نیز بیان‌گر خویش است و آن تغییر معنای ساز ضربی و ساز ملودیک در این اثر است. 

تار در این اثر به‌واسطه‌ي نواختن مکرر فیگورهای ریتمیک تکرارشونده نقش سازهای کوبه‌ای به خود می‌گیرد و تنبک که در اکثر قریب به‌اتفاق آثارموسیقی کلاسیک ایرانی بنا به ضرورتی کارکردی حضور می‌یابد، در «ده تیر» چون شخصیتی مستقل است که از بند ضرورت وجودی همیشگی خویش رهایی یافته: گاه تک‌اشارتی می‌کند، گاه جمله‌ای می‌نوازد و گاه غیاب را برمی‌‌گزیند (۴). بنابراین، این اثر را بیش از آن‌که بتوان از جنبه‌ی محتوای ملودیک، مُدال یا حتّی فرمال تفسیر کرد، از لحاظ نقش و شخصیت سازها و نوع برهم‌نشینی آن‌ها می‌توان بررسید؛ امّا این ایده‌ها علی‌رغم قابلیت بسط بیشتر چندان پرورانده نشده‌اند.

(۱)به‌نظر می‌رسد که نام ابتدایی آلبوم «رادکان» بوده و این را می‌توان از متن محمدرضا فیاض فهمید؛ زیرا او در این متن از «ده تیر» با نام «رادکان» یاد می‌کند. بازبینی و اصلاح متن بعد از این تغییر عنوان می‌توانست نشانه‌ی وسواس ناشر در این زمینه باشد.
(۲)اُستیناتو موتیف یا جمله‌ای است که به‌طور مداوم از سوی یک صدا یا ساز معمولاً با زیرایی‌ای یکسان در یک قطعه تکرار می‌شود. 
(۳)مانند قطعه‌ی «رادکان». 
(۴) این نوع نگرش به تنبک کاملاً نوآورانه نیست. در آثار نوازندگانی چون نوید افقه و پژمان حدادی می‌توان ردّ این تمهیدات را پی گرفت. تفاوت آن‌جاست که بیشتر آن آثار دارای پیچ‌و‌خم‌های ریتمیک-متریک زیادی بودند، مثل «آن‌و‌آن»؛ امّا در «ده تیر» وجه متریک و ریتمیک موسیقی ساده است و بنابراین برگزیدن نقشی این‌چنین برای ساز کوبه‌ای در این بستر ساده‌ي متریک-ریتمیک روان حساب «ده تیر» را از آن آثار جدا می‌کند.

برای خرید و دانلود آلبوم ده تیر به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.1
04 مهر 1396
بالا