دربارهی «برسد به دست آقای بنان» میشود نوشت و نوشت و باز هم حق مطلب را دربارهی ضعف آن ادا نکرد. این فیلم قرار است مستندی باشد دربارهی بنان، اما یکسره خالی از هرگونه سوال مشخص پژوهشی، رویکرد، روش یا حتی انسجام محتواییست؛ شبیه به جُنگی بیمعنی از موضوعات کلی پراکنده که دربارهشان از زبان افراد غیرمتخصص بحث میشود: حریر شریعتزاده دربارهی ادامهی راه بنان، دنگشو دربارهی سبکشناسی موسیقی و نوآوریهای بنان و شجریان1، کاوه دیلمی دربارهی موسیقی جوانان امروزی، ایرج (!) دربارهی زندگی و آثار بنان، و الخ. کارگردان ناگهان به جادهی خاکی میزند و اجراهای سالار عقیلی2و دنگشو را نمایش میدهد3، پریدخت بنان را به مدتی طولانی فراموش میکند و به اینجا و آنجا سرک میکشد، از بازگویی خشک و ناجور زندگینامهی بنان آغاز میکند و به حساسترین مراحل حرفهای کارش که میرسد ناگهان طبیعت زندگینامهوارش را به کناری مینهد، و در یک کلام، تکلیفاش با خودش مشخص نیست.
بهنظر میرسد که آگاهی موسیقایی کارگردان در سطح یک هوادار کماطلاع است؛ این را میشود از موضوعاتی که طرح میکند، نوع گزینش افراد، نوع نگاهش به موسیقیدانان4 و نظرات پیدا و پنهاناش در خصوص موسیقی دریافت. انگار نه انگار که بنان آن همه تصنیف درخشان را خوانده و روایت شکلگیری هیچکدامشان شنیده نمیشود. حتی جز اشارهای بسیار گذرا به وزیری و خالقی، هیچ اطلاعی از سازندگان تصنیفهای بنان نمییابیم. بهجای آن، تا دلتان بخواهد سالار عقیلی و دنگشوی فیلم زیاد است.
نه فقط از بُعد موسیقایی، که در بُعد سینمایی هم اشکالات این «مستند» گاه بسیار واضحاند؛ مانند مشکلات راکوردی ابتدایی5 و تدوین بسیار ضعیف فیلم. حتی اگر به این امید به سینما برویم که بتوانیم چند تصنیف دلانگیز با صدای بنان بشنویم هم سخت در اشتباهیم؛ نگاه کارگردان به آثاری که بنان خوانده در حد همراهیگر زیرین صدای راویان فیلم است: پریدخت سخن میگوید و آن زیر تصنیفی هم از بنان پخش میشود؛ و چهبسا همین چند دقیقه کافی باشد تا بدانیم موضع کارگردان در قبال موسیقی کجاست.
۱- با اعلام جسورانه و تلویحی این احکام که «سبک وجود ندارد»، «بنان خودش طرفدار موسیقی تلفیقی بوده»، «ما [دنگشو] عالِمتریم چون شناخت بیشتری دربارهی “موسیقی سنتی” داریم»، و «به من گفتی که دل دریا کن ای دوست» یک تصنیف پاپ است!
۲- از جمله اولین اجرای سالار عقیلی در نوجوانی!
۳- معمولاً طولانیتر از قسمتهایی که در آنها قطعهای با صدای بنان پخش میشود.
۴- در یک صحنهی درخشان، آواز بنان روی تصویر اجرای سالار عقیلی سینک میشود؛ گویا این معنای تلویحی را دارد که سالار عقیلی تالی بنان است. همچنین، بنان و ایرج موافق و مرافق هم تصویر میشوند؛ حال آنکه به نظر میرسد بنان رابطهی حرفهای چندان همدلانهای با ایرج نداشته است.
۵- مثلاً در جایی خودکاری که نامه را مینویسد بعد از کات خوردن ۱۸۰ درجه چرخیده است!
زهره محقق کامیار صلواتی برسد به دست آقای بنان