مرورهایی که ازینپس با برچسب «کارگاه مرورنویسی نُویز» منتشر میشوند به خصلت تولید جمعیِ این دسته از مرورها اشاره میکنند؛ تولیداتی به سودای پرورش و معرفی قلمهایی نوآمده و خلاق به جامعهی موسیقی، که همواره از اهداف رسانهایِ نویز قلمداد میشده است. این امضای جدید، خود بهمثابهی فراخوانی و دعوتی است از هرکه به نویسندگی، نقادی و کنشگری نسبت به وضعیت موجودِ موسیقی ایران، چه مرکز و چه نقاط پیرامونیِ آن، مایل است و میپندارد میتواند و میخواهد در این نقش قرار بگیرد اما نقطهی آغازی و مسیری برای آن نیافته است.
در این زمینه، از طریق ایمیل همیشگی نویز به نشانیِ admin@noise.reviews میتوانید باب گفتوگو را با رسانهی نُویز باز کنید.
سبکشناسانِ معماری ایران معماری قاجار را، اگر مقلد و خودباختهی فرنگ نخوانند، متأثر از آن میدانند و نمودِ این تأثیر را در بهکارگیری تزیینات و برخی جزییاتِ ظاهری مشخص میکنند که بر طرح و نقشه (پلانِ) پیشینی نشسته است. نمونهاش شمسالعماره، که زمانی که ساخته شد شاه را از داخل ارگ به ملاقات دوردستِ شهر بُرد. «در دوردست»، در بهکارگیریِ تزیینات نو بر پلانِ قدیمی، تکرار موسیقاییِ همین درآمیزی است، منتها با تأخیری حدوداً صدوپنجاهساله.
اشعارِ سهراب سپهری، بهکارگیری دو نوازنده برای چهار سازِ کوبهای، گهگاهی استفاده از خردهملودیهای موازی (گاه در حد یکی دو نغمه در تکنوازیها و اندکی بیشتر از آن در تصنیفها) نشستهاند بر طرح و نقشهی مجلسوارههای انتهای قاجار: پیشدرآمد، چهارمضراب، مقدمهی سازی، سازوآواز و سپس تصنیف. «اجرای صحنهای گروه مشرق» حاصلِ تکرارِ چهاربارهی این ترتیب و ترکیب است. طرح و مصالح ساختمان کموبیش قاجاری است، تنها تزییناتِ تازهای بر در و دیوار نشسته است.
فارغ از ملاحظاتی که به فرآیندِ تولیدِ کمکیفیتِ این «اجرای زنده» مربوط میشود، که مطلقاً کماهمیت نیستند، میتوان به مخاطبینی فکر کرد که در هوای این اجرا، «همزمان»، نفس کشیدهاند. تجربهی آنان چگونه تجربهای بوده است؟ آیا آنها هم، مانند نیاکانِ قاجاریشان، در مواجهه با این درآمیزیها یا از پسِ این درآمیزیها، خود را در آستانهی زمانهای نوین یافتهاند؟ بعید است چنین بوده باشد، وقتی موسیقیدان آنها را به مهمانیِ جهانِ شعریای برده است که، در این طرح و قالبِ موروثی، جز آن که گُنگ شود سرنوشتی نیافته. زیرا این صرفاً «مضمونِ» شعرِ معاصر نیست که، با گشودهشدن به یگانگیِ تجربهی شخصی شاعر، از آباءِ ادبیِ خود فاصله میگیرد. کارِ اصلی برعهدهی بههمریختگیِ نحویِ واژهگزینِ این جهانِ شعری است. هنرِ دشواریابِ کار هم در همینجاست و اگر ناتوانی در همراهسازیِ «شعر معاصر» با «موسیقی ایرانی» وجود دارد، در ساختنِ موسیقیِ این بههمریختگی است.
اگر، در زمان ساخت شمسالعماره، آن تزیینات جدید بر پلانِ قدیمی نشانهی توجه و فکر به جهان و زمان بود، امروز نشانهی بیخبری است. ادعای تازگی است در بیاتیِ ناچارِ بیگریز؛ رجزِ حرف تازه گفتن است بی داشتنِ فکر و نحوِ تازه؛ آوردنِ خبرِ واقعه است، وقتی سالها از فروخفتِ شیونِ سوگ گذشته است؛ زاییدنِ کودکِ مرده است.
برای خرید و دانلود آلبوم در دوردست به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.