اگر شاملو در دههي ۳۰ و سالهای پس از کودتا، میان جامعهای که روزبهروز التهاب درونیاش قوت بیشتری میگرفت تا به انقلابی مردمی بدل گردد، از تکنیکهای ترانهسرایی و زبان محاوره به مثابهي ایراد بیانیههای سیاسی شورآفرین در بین «خلق» استفاده میکرد تا در ادامهی فعالیتها و تفکرات حزبی و مبارزاتی بتواند با زبان مردم برای مردم سخن بگوید، آیا در عصر حاضر و دههی ۹۰ و در دوران اصلاح و اعتدال، «غمنومهی فریدون» در اساسِ خویش با تعارضی بزرگ روبرو نیست؟
با زیر و رو کردن محمولهي شادیآفرینِ «غمنونهی فریدون» آنچه کف دست شما میماند، گزارش مراسمی است برای ادای دینِ شخصیِ نویسنده/کارگردانِ اثر به بیژن مفید، صمد بهرنگی، صادق هدایت و به طور انحصاری به احمد شاملو؛ و مؤلف نه تنها از بیان این ارادت ابایی ندارد، بلکه در این سلوک تمجیدوار چندان پیش میرود که تمامی امکانات بالقوهی یک متن دراماتیک را فدای کلاژهای ناکارآمد و افراط در بازیهای بینامتنی میکند؛ تا آنجا که صدای آیدا شاملو نیز وارد این خط تولید میشود. این زیادهگویی در بهکاربستن فرمها، موتیفها، نشانهها و استعارات در موسیقی اثر (که کارگردان اثر با برگزاری یک «پرفرمنس» ویژهی تولدِ آهنگساز همان اثر، مسبوق به سابقه است۱) نیز دیده میشود.
علیزاده که در زمان حیات شاملو نامش در دو اثر او در این حوزه۲ دیده میشود و سالها بعد در مصاحبهای به او و ناآگاهیاش از موسیقی ایرانی میتازد۳، دوباره در «غمنومهي فریدون» موسیقیاش کنار ساختهایی ترانهوار و شبهشاملویی مینشیند و بیکه از رستگاریهای پیشین وی در این مدیوم، نشانی ببینیم، موسیقی اثر را به شکل کلاژی الکن از قطعاتی شیک و خوشصدا، برساخته از موقعیتهای ناگهانی متن، درخواهیم یافت. این روند با صداگذاریهای گوشنواز، گرافیک و بستهبندی جذاب، برگزاری مجالس رونمایی و فروش نسخ نفیس به شکل محدود، و درنهایت با ورود چهرههای سینمایی محبوب، خود را در وضعیتی ناهمگون با آنچه ایدهی اصلی در پی تقلید آن است، بازتعریف میکند و هنگام معناگذاری با مدیومهای مختلف مورد استفاده، در توضیح دلالتهای خود، عقیم میماند.
باید دید آیا سالها بعد «غمنومهی فریدون» نیز مانند «پریا» و یا «قصهی مردی که لب نداشت» به یادها میماند و رسالت و کارکرد اجتماعیای که در فرم و محتوا به دنبال آن است را پیدا میکند یا خیر۴. آیا پس از گذشت نیم قرن از زمانهی شاملو، نباید به فرمهای متناسب با زمان و زبان روز اندیشید؟
آیا بر همنشینیِ تکرار ایدهی خطابهسازی برای مردم کوچه و بازار و توده و خلق و رعیت، و ردیفکردنِ سوپراستارهای سینما و تولید یک کالای تجملاتی؛ جز یک سوءتفاهم بزرگ، نام دیگری میتوان گذاشت؟
________________________________
۱ـ «پرفورمنسی برای تولد استاد نامی ایران»، خبرگزاری فارس
۲ـ «پریا»، «دختران ننه دریا» نشر ماهور
۳ـ گفتوگو با نشریهی تجربه، دیماه ۱۳۹۰
۴ـ شاملو در متنی که پشت جلد سیدی «پریا و دختران ننه دریا» درج شده است، ابراز میدارد که با تردیدی بزرگ مواجه شده و از آن آثار تحت نام سیاهمشقها و تجربههایی شعری بر زبان محاوره یاد میکند و اعتراف میکند که این راه را ادامه نخواهد داد.
برای خرید و دانلود آلبوم غمنومهی فریدون به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.
31 مرداد 1396
دیدگاهها
بنفشه 5 سال پیش(07 شهریور 1397 ساعت 09:06)
بی همتا و بی تکرار