برای آثار تازهی آن دسته از هنرمندانی که روی لبهی مرزِ هنر مردمپسند و هنر کلاسیک حرکت میکنند، همیشه یک سؤال تکراری اما مهم مطرح است: هنرمند در اثر تازهاش به کدام سوی مرز بیشتر لغزیده است؟ آثار موسیقیدانانی از این دست گاهی اوقات میتوانند تحسین مخاطبان نخبهی موسیقی را برانگیزند و گاهی اوقات میتوانند، همزمان با بیمیلیِ نخبگان، سالنهای چند هزار نفره را برای سانسهای متوالی پر کنند. اما یکی از نتایج معمولِ حرکت روی مرز، تمایل به کسب توجهِ مخاطبانِ هر دو سوی مرز است. به نظر میرسد آلبوم جدید سالار عقیلی نیز تلاشیست در جهت چنین تمایلی: تلاش در جهت داشتنِ هم این و هم آن؛ که البته تبدیل شده است به مثالی برای «نه این و نه آن».
تصنیفهای طولانی با ملودیهای پیشبینیپذیر نمیتوانند چندان مردمپسند به حساب آیند. از سوی دیگر، پیچیدگیِ موسیقایی قطعات نیز آنقدر نیست که بتوانند ذهن مخاطبان جدی موسیقی را به خود درگیر کنند. قطعات آلبوم نه قابلیت برانگیختنِ احساسات عامه را دارند و نه میتوانند خوراک مناسبی برای شنوندگان ساختاریِ موسیقی باشند. بافتِ گاهی چندصدایی و یا آکُردهای گاه و بیگاه در تکنوازیها احتمالاً از نظر طرفداران جهانیشدنِ موسیقی ایرانی تلاشی چندان جدی به حساب نمیآید. از طرفی، این غربیمآبیِ نصفه و نیمه احتمالاً طرفدارانِ اصالت در موسیقی ایرانی را نیز، که تشنهی شنیدنِ یک بافتِ اونیسون -و تازگیها هتروفونیکِ- ناب هستند، مأیوس خواهد کرد. «پیدای پنهان» نه توانایی جذب مخاطب عام را دارد، نه مخاطب خاص، نه آنقدر خلاقانه است که بتوان از جسارتش لذت برد و نه میتوان از بازنمایی بی کم و کاست اصالت در آن دلخوش بود. اما با همهی اینها، احتمالاً این آلبوم میتواند برای مسئولینِ انتخاب آهنگهای رادیو جذاب و پرکاربرد باشد: رسانهای که زمانی نمادِ موسیقی مردمپسند بود اما حالا دقیقاً در وضعیتی مشابه با سالار عقیلی به سر میبرد: «نه این و نه آن».
برای خرید و دانلود آلبوم پیدای پنهان به وبسایت بیپتونز مراجعه کنید.