نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

بایگانی: 03/04/1398


book template2

دوگانگی محتوا، بی‌دقتی ترجمه

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

آرنولد شوئنبرگِ آهنگساز اگر جان کیج را نادیده بگیریم، احتمالا جنجالی‌ترین موسیقی‌دان قرن بیستم است. سایه‌ی بلند و سنگین اندیشه‌ی موسیقایی‌ او (و نه سبک شخصی‌اش) بر سر بخش بزرگی از سده‌ی بیستم گسترده‌ شد و شاخه‌ها و زیرشاخه‌های برآمده از آن چند دهه در جایگاه نوعی «جریان اصلی» نوگرایی موسیقی قرار گرفت. کتاب «شوئنبرگ» چارلز روزِن، پیانیست و نویسنده‌ی آمریکایی کتابی کوچک است درباره‌ی جنبه‌های موسیقایی آنچه این آهنگساز برجسته را تا این حد در تاریخ تاثیرگذار و ماندگار کرده است. نه زندگی‌نامه است به آن معنای متداولِ ترتیب رویدادهای مهم زندگی و نه کتابی کاملا تحلیلی در سبک‌شناسی آثار یا آموزش پایه‌های مکتب و نظریه‌ی آهنگسازی شوئنبرگ. بلکه همزمان بخشی این و بخشی آن است (گرچه گرایش بیشتری به مسایل تحلیلی دارد).

این تنها دوگانگی موجود در ساختار کتاب نیست بلکه در انتخاب سطح محتوای مناسب برای مخاطب مفروض نیز دوگانگی موج می‌زند. روزن در چهار فصل («اکسپرسیونیسم»، «آتونالیته»، «انجمن اجرای خصوصی موسیقی»، «سریالیسم و نئوکلاسیسیسم») برش‌هایی از تحولات موسیقایی شوئنبرگ را به شکل مختصر برای خوانندگانش بازگو کرده. در چهار فصل سطح مطالب و توضیحات حاشیه‌ای است که دوگانگی مولف را هویدا می‌کند؛ از یک سو مطالبی فنی بیان شده (مثل تکنیک‌های دوازده صوتی و سری‌ها) و از سوی دیگر مطالب ابتدایی‌تری مثل «تریاد کامل» (ص 136). این یعنی خواننده‌ای فرض شده که بدون دانستن مطالب نوع دوم می‌تواند مطالب نوع اول را درک کند و مثلا معنای ارتباط خلاف معمولی را دریابد که روزن میان سریالیسم شوئنبرگ و نئوکلاسیسیسم -که اغلب نوشته‌های موسیقی به کار غول دیگر قرن بیستم یعنی استراوینسکی نسبت می‌دهند- از طریق تحلیل فرم یافته است. یا به عنوان مثالی دیگر معنای خاص «تم» نزد آلبان برگ را بفهمد.

مشکل کتاب در زبان فارسی اما محدود به این دوگانگی نیست. زیرا کتاب مستقل دیگری در مورد این موسیقی‌دان تاثیرگذار نداریم. همین امر اهمیت آن را دوچندان کرده و درعین‌حال تاسف را نیز افزون می‌کند آنگاه که ترجمه‌ی بسیار بی‌دقت و در بعضی جاها کاملا اشتباه مهرنوش غضنفری را می‌خوانیم و می‌بینیم باز هم فرصتی برای دسترسی‌پذیری یک متن سودمند به فارسی سوخته و از دست رفته است.

کافی است به متن اصلی دسترسی و اندکی دقت و حوصله نیز داشته باشیم آنگاه مشخص می‌شود گذشته از آن که مترجم برخلاف نوشته‌ی روزِن، متن فارسی چندان روانی از کار درنیاورده و اشتباه‌های تکنیکی فراوانی در آن به چشم می‌خورد مثل برگرداندن series به سریال (ص 109/ P. 82 و ص 127/ P. 98) یا serial به سری، ترکیب‌های نامتداولی مثل آوردن «یک‌صدا» به جای «‌هم‌صدا» (همان‌جا.) یا استفاده از ترکیب نادرست «دسته‌ای از نواک‌ها» (و نه حتا «رده‌ای از نواک‌ها») به جای اصطلاح شناخته‌شده‌ی Pitch-Class (همان‌جا.)، حتا سرشت دقیق متن‌های علمی هم به سادگی نادیده گرفته شده است. اگر اشتباه در برگردان اصطلاحات تخصصی را بتوان به ناآشنایی مترجم و ویراستار(ان) با موسیقی نسبت داد، حذف دلبخواهی ترکیب‌ها و قیدهایی مثل «به نظر می‌رسد» (ص 38/ P. 20) یا «دوباره» (ص 125/ P. 96) و نمونه‌های مشابه که به‌رغم سادگی ترجمه و موجود بودن معادل‌های متداول و متعارف که تعدادشان اصلا هم کم نیست، پرده از سهل‌انگاری یا بی‌خبری فوق‌العاده‌ی مترجم نسبت به کارکردهای زبان علمی برمی‌دارد. به این ترتیب به دست چنان مترجمی، بخش اعظم زحمات یک نویسنده‌‌ی ماهر، و استاد مدرسه‌ی جولیارد برای صریح و شفاف نوشتن و هرچه دقیق‌تر کردن متن‌اش، نیست و نابود می‌شود.

03 تیر 1398
photo 2019 06 24 10 10 56

شب آهنگ‌سازان معاصر ایرانی

نویسنده: مهدی سیدی‌نژاد

سومین شب از اجراهای صحنه‌ای چهارمین جشنواره‌ی موسیقی معاصر تهران در تالار رودکی به رسیتال فلوت کلاریز کشاورز اختصاص داشت. این رسیتال تنها اجرایی در میان دیگر اجراهای جشنواره بود که قطعات آن تماماً از آهنگ‌سازان ایرانی انتخاب شده بود. ده قطعه از نسل‌های متفاوت آهنگ‌سازان در اجرا حضور داشت از علیرضا مشایخی گرفته تا سعید علی‌جانی و امین شریفی. به غیر از دو قطعه‌ی علیرضا مشایخی بقیه قطعات در حد فاصل 2018-2016 نوشته شده بودند و برخی‌ از آنها اولین اجرای‌شان را تجربه می‌کردند. این اجرا به گفته‌ی نوازنده‌ بخشی از پروژه‌ای بزرگتر با عنوان «امواج نوی ایران» است که در آن قرار است آثاری از بیست آهنگ‌ساز ایرانی اجرا شود. در این اجرا به غیر از یک قطعه با عنوان «لحظات سرد در دَروس» (ساخته‌ی علی رادمان) که برای فلوت و الکترونیک ساخته شده بود بقیه قطعات به صورت تک‌نوازی اجرا شدند.

«در جستجوی زمان از دست رفته» از علیرضا مشایخی اولین قطعه‌ای است که غافل‌گیرانه خارج از برنامه‌ی از پیش اعلام شده به استقبال‌مان می‌آید. اجرای جسورانه‌ی کلاریز کشاورز از همین قطعه خبر از آغاز اجرایی استاندارد و با کیفیت می‌داد. قطعات هرکدام به نحوی نوازنده را به چالش می‌کشیدند: «غزل خواب‌گرد» روزبه رفیعی شیوه‌های صدادهی مختلف را طلب می‌کرد، «مونولوگ برای تنهایی آهنگساز» امین شریفی از نوازنده می‌خواست تِم قطعه‌ی «پرستش بهار» استراوینسکی را از میانه‌ی دگره‌پردازی‌های مختلف به شنونده بنمایاند و کشف منطق جمله‌بندی چالشِ قطعه‌ی «پرمیوتیشن» (از نخستین آثار علیرضا مشایخی برای فلوت؛ نوشته شده در سال 1347) بود. با این حال کشاورز یکی پس از دیگری از چالش‌ها عبور می‌کرد و قطعاتی شسته‌رفته را به شنونده ارائه می‌کرد. بخشی از کیفیت مطلوب اجرا به درک نوازنده از اهمیت سکوت در تفسیر و اجرای قطعات موسیقی معاصر نیز مربوط بود. در نبود وزن و تنالیته، سکوت در فهم جمله‌بندی‌ها و تفکیک آنها از هم نقش مهمی را ایفا می‌کند و میزان کشش هر سکوت (که در اوقاتی به اختیار نوازنده واگذار می‌شود) می‌تواند در درک شنونده از قسمت‌های مختلف یک قطعه بسیار مؤثر باشد.

 



 

Night of Iranian composers

On the flute recital of Kelariz Keshavarz in the Fourth Tehran Contemporary Music Festival

by Mehdi seyedinejad

Third night of stage performances of the fourth Tehran Contemporary Music Festival at Roudaki hall was dedicated to the flute recital of Kelariz Keshavarz. This was the only concert in the festival with pieces chosen solely from Iranian composers. Ten pieces from different composers were presented; from Alireza Mashayekhi to Said Alijani and Amin Sharifi. Except the two pieces by Alireza Mashayekhi, the rest of the repertoire have been composed between 2016-2018 and this was the premier for some of them. As by the performer, this recital is a part of a greater project called “New Waves of Iran” which is going to perform works of twenty Iranian composers. Except one piece by Ali Radman –“Cold Moments is Darrus”- composed for flute and electronic sounds, the rest of the repertoire was performed by solo flute.

“In Search of Lost Time” by Alireza Mashayekhi is the first piece -surprisingly out of the pre-announced program- that greets us. Kelariz Keshavarz’s bold and brave performance of this piece suggests a standard and quality performance. Each piece had its own challenge for the player: “The Sleepwalker Sonnet” by Rouzbeh Rafiei demanded multiple timbres; “Monologue for the loneliness of composer II” by Amin Sharifi required the player to present the theme from Stravinsky’s “Rite of Spring” in the middle of different variations; and discovering the logic of phrasing was the challenge of Alireza Mashayekhi’s “Permutation” (one of the first flute pieces of Mashayekhi composed in 1968). Despite all these, Keshavarz moved from one challenge to the next and performed a clear execution to the audience. Part of this high quality was a result of the performers understanding of importance of silence in interpreting and performing contemporary music pieces. In the absence of rhythm and tonality, silence plays a crucial role in understanding the articulation and recognizing each phrase and longitude of each silence (which is left for the player to decide is some cases) can be vitally important in understanding different parts of a piece.

This review is written for The Fourth Tehran Contemporary Music Festival. All rights reserved for www.noise.reviews

03 تیر 1398
photo 2019 06 24 10 10 42

در مدار تعادل

نویسنده: مهدی سیدی‌نژاد

دومین روز از اجراهای بخش الکترونیک/تجربی جشنواره به اجرای الکترونیک به همراه گیتار الکتریک گروه آمبات از ایسلند اختصاص داده شده بود. این گروه متشکل از یان تورنسن و تورگل آنلاسون است. اجرا در همان آغاز ما را با آکوردهایی درگیر می‌کند که به کُندی و با طمأنینه از پس هم می‌آیند. نغمه‌های هر لایه صوتی با یک شیب ملایم خود را به بالاترین شدت می‌رساند و به آرامی کم‌رنگ می‌شود. پس از گذشت حدود 6 دقیقه از آغاز به ناگاه و در یک اوج، این فضا جای خود را به اصواتی طبیعی (همچون صدای پرندگان و آب) می‌دهد. پس از چندی به آرامی دوباره فضای پیشین ظاهر می‌شود و می‌کوشد خود را با این اصوات ترکیب کند. کم‌کم فضای آغاز قطعه دوباره حاکم می‌شود با این تفاوت که حالا ملودی‌های چندنتی کوتاه در پس‌زمینه گوش‌های‌مان را می‌دزدند.

این سه‌بخش به آرامی از دل هم متولد می‌شوند و این موضوع سبب می‌شود شنونده در ادامه نیز دائماً در انتظار اتفاقات صوتی جدید باشد. به این ترتیب ما با اجرایی کاملاً پیوسته‌ی یک ساعته‌ای مواجه هستیم که در میان خود بخش‌های کوچکی دارد که با اینکه به نرمی هرکدام جای خود را به قبلی می‌دهد اما تمایز هرکدام با دیگری به وضوح مشخص است. از این روی به نظر می‌رسد گروه آمبات می‌کوشد نظمی فرمال به اثر خود بدهد و به این وسیله شنونده را تا پایان با موسیقی خود همراه کند.

ظهور الگوهای موزون تکرار شونده در برخی قسمت‌ها نشان می‌دهد گروه آمبات در مسیر تجربه از تأثیرپذیری از موسیقی‌های مختلف ابایی ندارد. به علاوه در راستای همین رویکرد ملودی‌های دارای بار تماتیک و همچنین آکوردهایی با تداعی تنال در اثر حضوری بارز دارند. از این منظر اجرا یادآور راک‌پراگرسیو نیز می‌تواند باشد و همچنین تکرار مداوم یک ملودی و اضافه و محو شدن تدریجی لایه‌های صوتی نیز خلسه‌هایی به مانند موسیقی امبینت ایجاد می‌کند. به این ترتیب آمبات رویکردی را در مسیر تجربه انتخاب می‌کند که از موسیقی‌های مختلف تأثیر می‌گیرد، هرکدام را در مداری قرار می‌دهد و از آنها منظومه‌ای متعادل پدید می‌آورد؛ نه آنقدر وابسته به جستجو و بازی با رنگ‌های صوتی نو می‌شود و نه الزاماً خود را متکی به ملودی، وزن و فرم می‌کند.

 




On the orbit of balance

On the Ambaát ensemble’s concert at the Fourth Tehran Contemporary Music Festival

by Mehdi Seyedinejad

 

Second day of electronic/experimental section of the festival was dedicated to electronic performance accompanied by electric guitar, by the Icelandic ensemble Ambaát. The ensemble consists of Pan Thorarensen and Þorkell Atlason. From the beginning we are engaged with a slow and contemplative series of chords which progress on after the other. In each sonic level, and with a slow gradient, pitches move to the highest intensity and then fade slowly. After around 6 minutes from the beginning, suddenly and in a high point, this atmosphere is replaced with natural sounds (like sounds of birds and water). Then again, the previous atmosphere slowly re-emerges and tries to merge into this sounds. Gradually, the initial atmosphere takes shape but this time we can hear short, few note melodies in the background.

These three parts develop from each other with ease and this makes the audience to constantly look for new sonic events. As such, we are faced with a one-hour continuous performance with smaller parts within it that although represent themselves in a smooth succession, but they are distinct. In this regard, it seems that Ambaát tries to give a kind of formal regularity to its work and by this takes the audience with itself.

Appearance of repetitive rhythmic motives in certain parts indicates that Ambaát does not shy away from being affected by different types of music in its experimental path. In addition, and in line with this approach, thematically loaded melodies and chords with tonal associations have a certain amount of significance in the work. This can remind us of progressive rock concerts and also, continuous repetition of a melody and gradual addition and resolving of sonic layers creates an ecstasy similar to of ambient music. Ambaát chooses an approach in its experimental path that is affected by various musical sources and puts each one in an orbit and creates a system of balance. Not so much dependent to search and playing with new timbres and not necessarily dependent to melody, rhythm and form.

This review is written for The Fourth Tehran Contemporary Music Festival. All rights reserved for www.noise.reviews

03 تیر 1398
بالا