نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

دسته بندی: راک


Darreh Khamoosh 1

از نفس افتاده‌گان

نویسنده: امیر بهاری

«دره‌ی خاموش» یک آلبوم الکترونیک راک است، فضایی از موسیقی راک که در دهه ۸۰ میلادی وارد جریان اصلی موسیقی شد و به مرور طرفداران بسیاری پیدا کرد و امروز یکی از مهم‌ترین زیرسبک‌های راک در موسیقی مردم‌پسند محسوب می‌شود. گروه‌های راک ایرانی چندان تمایلی به زیبایی‌شناسی این سبک نداشتند. با رشد فزاینده‌ی موسیقی الکترونیک در ایران، این استایل از موسیقی راک هم کمی بیشتر مورد توجه قرار گرفت اما تا اینجای کار این گروه «بادزنگ» است که توانسته یک موسیقی استاندارد در این سبک ارائه کند.

«دره‌ی خاموش» نظر به دل‌مشغولی‌های علیرضا احمدزاده دارد. ترانه‌های او تلاش می‌کنند دغدغه‌های انسانی را توصیف کنند که بی‌خود و بی‌جهت، در راهی بدون انتها در تکاپوست؛ راهی که به «دره‌ی خاموش» منتهی می‌شود. این آلبوم همانقدر که وصف حال تأسف‌بار اهالی موسیقی در مشهد است، توصیف وضعیت موسیقی راک در ایران هم هست. جریانی که معلوم نیست چرا به آن پویایی لازم نرسید و هم‌چنان به‌رغم ادعاهای آن‌چنانی خودش را در دنیای محدودی گرفتار کرده است. آلبوم از منظر تلفیق شعر و موسیقی در قیاس با آلبوم قبلی گروه پیشرفت کرده است اما همچنان وفاداری به محتوای اشعار باعث شده‌ است به تلفیق آن‌چنان موفقی دست پیدا نکند.

مسعود فیاض‌زاده تلاش کرده است تا به‌عنوان یک پروژه‌ی فرعی در کنار فعالیتش در گروه «ماینس‌وان»، در همراهی با احمدزاده کارهایی شخصی‌تر را در «بادزنگ» انجام بدهد. به‌رغم‌ اینکه «ماینس‌وان» امکانات و ابزار موسیقایی بیشتری در اختیار دارد از منظر فرم و ساختار، «بادزنگ» یک‌دست‌تر و به ژانر مطبوع خود وفادارتر است.

در دو، سه دهه‌ی اخیر مسئله‌ی ژانر دچار دگرگونی شده است و بسیاری از هنرمندان و صاحب‌نظران دیگر قائل به ژانر نیستند. عبور از ژانر به خودی خود آسیب‌زننده نیست ولی در ایران تقریباً منجر به آشفتگیِ ناهنجاری شده است. در این وانفسا اتفاقا اگر کسی تلاش کند بر الگوهای یک ژانر وفادار باشد، بالذاته کار جالبی انجام داده است و اگر این تلاش منجر به ساختاری منسجم شود، اثر هنری قابل تاملی خلق کرده است. «دره‌ی خاموش» از گروه بادزنگ چنین آلبومی است.

امیر بهاری ماینس وان نشر موسیقی کوک علیرضا احمدزاده گروه بادزنگ مسعود فیاض زاده دره خاموش الکترونیک راک

برای خرید و دانلود آلبوم دره‌ی خاموش به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.2
10 مهر 1397
Koo 00

خوانش گیلکی از بلوز

نویسنده: امیر بهاری

اگر در پی تعریف شیوه‌ی بیان خاصی از موسیقی باکلام (راک، پاپ و ...) در گیلان باشیم، آلبوم «کو» از جلیل شعاع- که وام دار میراث به جا مانده از نسل روزبه رخشا، جهانگیر سرتیپی و... است، می‌تواند نمونه‌ی خوبی برای آن باشد. یک موسیقی پر جنب و جوش که گویش گیلکی خوب و روان روی آن نشسته است و تلفیق کلام (ترانه/لیریک) و موسیقی مهمترین امتیاز آن است.

جلیل شعاع که طی چند ماه گذشته با انتشار دو تک آهنگ، کنجکاویی‌هایی ایجاد کرده بود حالا با انتشار اولین آلبومش، نشان داده که سیلقه‌ی موسیقایی‌اش به چه سمتی گرایش دارد. او با کار بر روی موسیقی ریتم اند بلوزِ کلاسیک و  پاپ-راک اثر جذاب و مردم‌پسندی ارائه کرده است.
از دیر باز مسئله کلام به خصوص در تجربه‌هایی که وفادارانه‌تر به سمت سبک‌هایی مثل بلوز ،راک و جَز می‌رفتند در موسیقی ایران مطرح است. مثلا وقتی ریتم غالب دو چهار و چهار چهار است، تلفیق شعر و موسیقی در نمونه‌های فارسی تا امروز- به جز نمونه‌هایی اندک، چندان قابل دفاع نبودند ولی آلبوم جلیل شعاع در این زمینه موفق است. پیش‌تر در موسیقی متن فیلم «در دنیای تو ساعت چند است» یکی دو نمونه از روزبه رخشا شنیده بودیم که سرودن یک ترانه مناسب به زبان گیلکی می‌تواند تا چه اندازه با موسیقی سبک‌های دیگر (مثل موسیقی بالکان یا موسیقی راک که دیگر محدود به جغرافیای خاصی نیستند) هماهنگ باشد و جذابیت ایجاد کند. حالا شعاع یک آلبوم کامل (به جز دو ترانه با کلام فارسی رسمی) از اشعاری گیلکی را با وزن و گویش خاص خودشان در زیرسبک‌هایی (ساب‌ژانرهایی) ملهم از بلوز با حضور نوازندگانی توانمند (پیمان حاتمی، آتنا اشتیاقی، سهیل پیغمبری، مهرداد مهدی و...)  اجرا کرده است و حداقل در ملودیِ‌های کلام مشکلی احساس نمی‌شود.

ارکستراسیون، شکل آهنگسازی و تنظیم قطعات امروزی نیستند و این سلیقه  مؤلفی است که با مخاطبش صادق است. آلبوم «کو» در جریان پویای موسیقی آلترنیتوِ گیلان جایگاه خوبی برای خود دست و پا کرده است و به اندازه توان خود سالم، سرراست و حتی جذاب حرفش را می‌زند.

برای خرید و دانلود آلبوم کو به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.3
11 فروردین 1397
Istgahe Do 00

آن خط سوم

نویسنده: امیر بهاری

در ایران گرایش آهنگسازان نوجویی که بیشتر با سازهای غیرایرانی کار می‌کنند، به موسیقی ملی و محلی دو شکل غالب دارد. یکی نزدیک شدن به کوک و تکنیک‌های موسیقی ایرانی روی ساز و دیگری آهنگسازی با فرم‌ها و موتیف‌های ایرانی. اما شکل دیگری هم هست که کمتر به آن پرداخته شده است. آهنگسازیِ رها از قید و بند و درعین‌حال ساختارمند که در بافت‌ آن می‌توان جای پای موسیقی ملی و محلی ایرانی را هم دید. «ایستگاه دو» نسخه‌ی روبه‌کمال چنین دیدگاهی است.

ساختار قطعات «کوارتت کاسته» معطوف اندیشه‌ای است که در آلبوم اولشان (ایستگاه یک) به عنوان نظرگاه گروه معرفی شد. اندیشه‌ای در ظاهر آزاد و رها و در باطن ساختارمند و قانونمدار. ساختار و محتوای آثار کاسته آبشخوری چندگانه دارد؛ موسیقی مدرن امروز اروپا، موسیقی مینی‌مال، موسیقی جَز و موسیقی پراگرسیوراک و... این وجوه سبکی مختلف توانسته‌اند طی همکاری چهار موسیقیدان-نوازنده مبدل به اندیشه‌ای واحد شوند و این اندیشه‌ واحد لمحه‌ای شیرین از موسیقی ایرانی دارد؛ یک جا به ریتمی جذاب از کردستان نزدیک می‌شود و یک جا به موتیفی تعدیل شده از ردیف.

شاید به نظر آید چارچوب ظاهراً آزاد کوارتت کاسته منبعث از اندیشه‌ی آزادمنشانه‌ی موسیقی جزَ است. ولی نکته مهمی در این ظاهر آزاد نهفته است، کاسته بیش از آنکه آزاد باشد، قوانین سفت و سخت آزادمنشانه‌ای دارد. شاید کاسته را در مارکتینگ جهانی ذیل عنوان کلی موسیقی جز طبقه بندی کنند اما این قوانین بیشتر متأثر از ساختارهای سیال موسیقی پراگرسیوراک است. کاسته هوشمندانه، ناهنجاری و آشوب زندگی شهری را از موسیقی مدرن؛ موتیف‌های کوتاه فضا ساز را از موسیقی مینی‌مال؛ سیالیت حقیقت را از آزادی جَز و قانون‌ آزاد اندیشی را از پراگرسیوراک گرفته است و با درهم‌آمیختن این جهان رنگارنگ با تکمله‌ای از موسیقی ایرانی بدل به یکی از غنی‌ترین گروه‌های موسیقی امروز ایران شده است.زیبایی و درخشندگی «ایستگاه یک» این سوال را ‌در ذهن ایجاد می‌کرد که گروه در آلبوم بعدی چه خواهد کرد؟ آیا موفقیت قبلی تکرار خواهد شد؟ «ایستگاه دو» پاسخی قطعی به این پرسش‌ است، اثری پخته‌تر که راه را برای آلبوم بعدی سخت‌تر هم خواهد کرد، آلبومی که براساس اعلام رامین صدیقی احتمالا تمام مراحل تولیدش در استودیو کمپانی ECM انجام خواهد شد.

 

برای خرید و دانلود آلبوم ایستگاه دو به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 3.5
23 اسفند 1396
Doganeh Sooz

دیدار کدام آهو!؟

نویسنده: امیر بهاری

هنرمند یا گروه راکِ مؤلف مشخصات روشنی دارد؛ خودش می‌سراید، می‌سازد، می‌نوازد و می‌خواند. الگویی که در موسیقی راک در ایران چندان متداول نیست.«خورشید سیاه» با همه‌ی کاستی‌ها وقوت‌هایش یک گروه راک مؤلف است و این مؤلف بودن در تاثیرگذاری آلبوم«دوگانه سوز» نمود روشنی دارد. 

«دوگانه سوز» صمیمی و گرم است و صادقانه حرفش را می‌زند. شاید نوازندگان خیلی «تکنیکی‌» نداشته باشد و لیدگیتارش قدیمی و تکراری صدا بدهد ولی درعوض در رویکرد به آهنگسازی و انتخاب بافت مناسب برای بیانش موفق است. سرراست حرفش را می‌زند. حتی وقتی می‌خواهد با نوستالژی بازی گروه‌های هم نسل‌ش شوخی کند برخوردی پارودیک-تراژیک می‌کند و آن قطعه‌ی مشهور را اینگونه بازخوانی می‌کند: «می‌خوای بری کوه/ دیدار آهو / ولی کدوم کوه / کدوم آهو؟/ نه سبزه مونده، نه چشمه مونده/ یکی براشون لالایی خونده...».

چون در «خورشید سیاه» روال سرودن ترانه، ساختن موسیقی و... توسط گروه انجام می‌شود حداقل از منظر داشتن جهان بینی و البته تلفیق شعر و موسیقی از اغلب گروه‌های راک امروز، جلوتر است. خواننده و ترانه‌سرا یک نفر است، کسی که می‌داند در منطقه‌ی سمیرم توله خرس‌ها را چگونه سلاخی کرده‌اند، در کوبانی چند نفر کشته شده‌اند، ریزگردها چگونه تاریخ خوزستان را عوض می‌کنند و... او می‌داند چه می‌خواهد و برای آنچه در گلو مانده شاعر استخدام نمی‌کند. در برخی قطعات لمحه‌ای از تحریرهای موسیقی ردیفی در کلام خواننده شنیده می‌شود و همین نکته تأثیر واضحی در سنوریته گروه دارد.

«دوگانه سوز» در قیاس با آثار پیشین گروه خوب صدابرداری و میکس شده است. اجراها تمیزتر است و خواننده هم سعی کرده در قیاس با گذشته تکنیکی‌تر بخواند. واز همین نقطه کمی لطمه خورده است. گاهی که خواننده تمرکز می‌کند برای خواندن فواصلی که رعایت نکات تکنیکی مشکل می‌شود، درست می‌خواند اما آن حس و حال صادقانه و تاثیر گذار از دست می‌رود.

«دوگانه سوز» حس و حال درستی دارد. شاید چون گروه با هم رفیق هستند. و شاید چون دغدغه‌های اجتماعی مشترکی دارند و آنچه در متن جامعه جریان دارد را رصد می‌کنند و به آن واکنش نشان می‌دهند.

 

برای خرید و دانلود آلبوم دوگانه سوز به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.2
13 اسفند 1396
Shomal o Jonoob 00

دَوَران به نقطه‌ی صفر

نویسنده: امیر بهاری

«شمال و جنوب» از گروه کروک نمونه‌ای است از آلبوم‌های کم‌رمق راک ایرانی در ۴ سال اخیر. آلبوم‌هایی که نه اعتباری نزد مردم پیدا کرده‌اند و نه دستاورد هنری ویژه‌ای داشته‌ند. تنها تفاوت‌شان با راک‌ بعد از دو خرداد ۱۳۷۶، استفاده از گیتارها و آمپلیفایر‌های گران‌‌قیمت است.

آلبوم «شمال و جنوب» با ترکِ «سقف سما» و با چند مضراب سه تار آغاز می‌شود، ترکی که دو خواننده دارد و یکی در میان ریف‌های الگوبرداری‌شده از موسیقی راک ۱۹۹۰، فواصل ایرانی را می‌خواند. آن شکل خواندن و چند مضراب سه‌تار فقط در این قطعه شنیده می‌شود و بس. همین نکته‌ی ساده نشان می‌دهد گروه کروک نظرگاه زیبایی‌شناسانه‌ی مشخصی ندارد. در آهنگسازی به جای تصحیح وزن ترانه‌ها برای خوش‌آواشدن کلمات روی ملودی اصلی، میزان‌ها به شکل نامطبوعی دستکاری شده‌اند تا ترانه محفوظ بماند. عبارت‌هایی مثل «..از زمان و لحظه‌ها، بُگذریم چیزی نگم، شاید شنیده باشی، با خودم غریبه‌ام»، «..اما کجا عوض شد، قاعده‌ی بازی‌مون، که بعد بارون اشک، سرنزد رنگین‌کمون» چه دست‌آورد ادبی یا محتوایی دارند که خط ملودی وکال برای حفظ این کلمات به هر ریسمانی چنگ می‌زند؟! این کلام بیشتر متناسب با «شیش وهشت ایرونی» است تا ریف‌های هاردراک.

مسئله‌ی اصالت در اندیشه‌ی راک بسیار اهمیت دارد به همین خاطر موسیقی جرمن راک (در آلمان) یا موسیقی آناتولین راک (در ترکیه) از منظر زیبایی‌شناسی تفاوت‌های آشکاری با راک انگلیسی و امریکایی دارند. هر کدام المان‌هایی از فرهنگ خودشان (نه الزاماً زبان یا فواصل ) به آن افزوده‌اند. در ایران راک اند رول دهه‌ی ۴۰ زیربنای شیش و هشت دهه‌ی ۵۰ شد و بسیاری از هیپی‌های دهه‌ی ۴۰ در دهه‌ی پنجاه به‌خاطر پول بیشتر با ستاره‌های پاپ همراه شدند و دستاورد موسیقی راک بعد از انقلاب (و حتی به بیان کلی‌تر جریان آلترنیتوی که از اوایل دهه‌ی ۸۰ شمسی جدی‌تر شد) هم ایستادن نوازندگان خوبش پشت ستاره‌های پوشالی موسیقی پاپ بود. چرا این اتفاق افتاد؟ شاید به این دلیل که راک ایرانی دستاوردی برای مردم نداشت و در زیبایی‌شناسی هم ابتر باقی ماند. حالا گروه‌هایی مثل کروک با این ریف‌های تکراری و ترانه‌های عاشقانه‌ی نازل دوباره در حال دورزدن به اول ماجرا هستند. آیا این چرخه نباید جایی متوقف شود؟

برای خرید و دانلود آلبوم شمال و جنوب به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.6
10 بهمن 1396
بالا