نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: رضا کروریان


estetar2

تأثیر محدودیت

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

گاهی محدودیت مزیت است. آلبوم‌ها و فستیوال‌های موسیقی الکترونیک و در مقیاسی بزرگ‌تر کل فعالیتی که در حوزه‌ی موسیقی الکترونیک برآمده از موسیقی آوانگارد قرن بیستم و بیست و یکم صورت می‌گیرد را پیش از این اغلب به فقدان تمایزهای شخصی یاد کرده‌ام و کرده‌اند و از خطر یکسان‌سازی و قرار گرفتن تحت سیطره‌ی الزامات ابزار مشترک گفته‌ام و گفته‌اند. بااین‌حال آلبوم استتار نشان از دگرگونی‌ای در این وضعیت دارد. دلیل اصلی هم تغییری است که طراحان سومین دوره در فراخوان مسابقه داده بودند: محدودیت وضع‌شده یا از دیدگاهی آزادی داده‌شده برای آهنگسازی قطعه‌ برای الکترونیک زنده و ویلنسل کار خودش را کرده است. گرچه نمی‌دانیم چه اندازه از ویژگی بارزشده با آلبوم استتار را ممکن است بشود به افزایش تجربه‌ی آهنگسازی برای این گونه‌ی موسیقایی در ایران (و حتا افزایش تجربه‌ی شرکت‌کنندگان خود مسابقه‌ی رضا کروریان) یا حتا ظرفیت‌های متفاوت شرکت‌کنندگان این دوره‌ی خاص نسبت داد بااین‌حال آنچه به وضوح در ۹ قطعه‌ی آلبوم به چشم می‌خورد افزایش تفرد آهنگسازان و تشخص موسیقایی قطعات هر یک نسبت به دیگری است. این امر هم در ابعاد صرفاً تکنیکی ظاهر شده (کم‌تر) و هم در ابعاد مربوط به ایده‌پردازی، ماده‌ی صوتی و گسترش آن. دیگر به دشواری ممکن است بتوان همه‌ی قطعه‌های آلبوم را به یک آهنگساز فرضی ولو در دوره‌های مختلف در حال آزمایش‌های متفاوت نسبت داد.

شخصیت آهنگساران اینجا حتا آنگاه که برای فیکس مدیا آهنگسازی کرده‌اند از دیگران متمایز است (شاید به دلیل قرار گرفتن در کنار قطعاتی که با تعریف فراخوان ساخته شده است). حتا نمونه‌ی به‌راستی حدی‌ای مانند نوبت اشتباه با آن وامداری بسیار آشکار آغازش به تمرین شماره‌ی ۲ Study No.2 اشتوکهاوزن و آرتیکولاسیون Artikulation لیگتی نیز به قدر کافی از باقی قطعه‌ها (همچنین دو نیای تاریخی‌اش) متمایز هست که صریحاً از آن آرش اسدی خمامی خوانده شود. از این بابت تفاوتی هم میان آهنگساز کاملاً تازه‌کار (یا تازه شناخته‌شده برای ما)، برندگان دوره‌های گذشته مانند فرهاد شیرین‌زاده و بیشتر شناخته‌شده‌هایی چون امین شریفی نیست. بدین‌ترتیب اگر استتار مشت نمونه‌ی خرواری از جریان موسیقی الکترونیک باشد اکنون از دوران اولی گذشته‌ایم و جا برای تثبیت رنگ‌های گوناگون باز شده است.

امتیاز: 0
20 آذر 1398
4

تاج کوه یخ

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

اگر کسی اخبار موسیقی را دنبال کند و از اجراها و رویدادها باخبر باشد، لابد گسترش روزافزون موسیقی الکترونیک در سال‌های اخیر را در گوشه‌وکنار به چشم دیده است. «غروب در بیشه‌زار» نیز برهمین بستر است که معنا پیدا می‌کند. چنان که پیش‌تر هم اشاره شده، هم نتیجه‌ی آن گسترش است (مطرح شدن 8 اثر از 8 آهنگساز خود نشانه‌ای است) و هم برآمده از یکی از بازیگران موثرش (جایزه‌ی رضا کروریان و گروه یارآوا). بدین معنی نوک کوه یخ را می‌نمایاند. و این تاج نه تنها از آن جهت اهمیت دارد که بخش پنهان بزرگ‌تری را نمایندگی می‌کند بلکه علاوه بر آن از این جهت که آشکار شدنش به دست گروهی (داوران جایزه‌) توانا و کاربلد صورت گرفته و بنابراین از لحاظ کیفی نیز نشانی گزیده از جریان بزرگ موسیقی الکترونیک است.

گذشته از زمینه، چالشی که در ابتدا بسیاری از آثار موسیقی الکترونیک را تهدید می‌کرد، یعنی خلط شرط لازمِ استفاده از ابزار فنی با شرط کافیِ خلاقیت و مهارت در آهنگسازی، به شهادت آثار برگزیده‌ی جایزه‌ی دوم (و بسی گواه‌های دیگر که از حوصله‌ی این نوشته‌ی کوتاه بیرون است) دارد مقهور خوش‌طبعی آهنگسازان نسل نو می‌شود.

بااین‌حال خود آثار را که می‌شنویم پرده از مسایل دیگری برداشته می‌شود. مسایل زیباشناختی آثار به یکدیگر نزدیک است (این نتیجه‌ی همسانی آموزش است یا صرفا زیستن در یک نسل یا حتا برآمده از سلیقه‌ی داوران؟ هنوز نامشخص است) و درنتیجه بااین‌وجود که قطعات بنابر ذهنیت و تجربه‌ی آهنگسازان با یکدیگر تفاوت‌هایی دارند اما هنوز آن تشخص بیانی که باید درشان هویدا نشده است. شاید چون کم‌تر از ایشان قطعات دیگری شنیده‌ایم یا چون به اندازه‌ی کافی در این وادی کار نورزیده‌اند که ویژگی‌های ممتاز و تشخص‌یافته‌ی بیان هنری‌شان صیقل بخورد و بتواند در یک اثرِ تک متبلور شود. به بیان دقیق‌تر آثار به جبر تفاوت آفرینندگان تفاوت‌هایی دارند اما اولا تفاوت‌شان محدود به سطح فرم و تکنیک اجرای ایده است و ثانیا همان هم هنوز بدل به یک گرایش بیانی قابل تشخیص یا سبک متمایز نشده است؛ دست‌کم نه به اندازه‌ای که هنگام شنیدن بدون نام آهنگسازها درباره‌ی یکی بودن آهنگساز بعضی قطعه‌ها اشتباه نکنیم.

مانی مزینانی، سهیل شیرنگی، آرش اسدی، شهرزاد طالبی، فرزاد حسین‌آبادی، آسو کهزادی، پرهام ایزدیار غروب در بیشه‌ زار: آثار برگزیده‌ی دومین دوره از مسابقه‌ی آهنگسازی موسیقی الکترونیک؛ جایزه‌ی رضا کروریان ۱۳۹۶ آروین صداقت کیش کلاسیکال موسیقی معاصر موسیقی الکترونیک

امتیاز: 1.9
03 بهمن 1397
engareh4

اصوات امید بخش

نویسنده: امیر بهاری

آلبوم «انگاره» (قطعات برگزیده‌ی نخستین دوره از مسابقه‌ی آهنگسازی موسیقی الکترو آکوستیک) بارقه‌‌ای از توانایی آهنگسازان نوجوی ایرانی است. مجموعه‌ای موفق که حضور پر رنگ آهنگسازان زن یکی از مهمترین ویژگی‌های آن است. این مجموعه نشان می‌دهد که مولفانش بیش از آنکه کار با ادوات الکترونیک را بلد باشند، آهنگساز هستند و به مسئله فرم و ساختار و شاید مهمتر از این دو، به مسئله ایده‌پردازی توجه کرده‌اند. تاکید بر وجه آکوستیکی کارها در ماحصل این رقابت تاثیر داشته است.

آسو کهزادی که با آلبوم «درنادئون» سال گذشته مورد توجه قرار گرفت برنده اصلی اولین دوره‌ی این مسابقه است و عنوان این مجموعه برگرفته از نام اثر اوست؛ انگاره. کهزادی در این قطعه با ساختن موتیف بر اساس صداهای نوشتن و خطاطی کردن (کشیده شدن قلم بر کاغذ)، ساختار قطعه را طراحی کرده و این صداها شکل دهنده‌ی موتیف‌ها و دورهای ریتمیک (groove) این قطعه هستند. قطعه‌ای که اتفاقا ایده خلاقانه‌اش قرابت عجیبی با فرهنگ کهن ایران دارد.

به عنوان نمونه‌ای دیگر می‌توان به قطعه‌ی چهارم (اتاق ایزوله) اثر مشترک مریم سیروان و میلاد باقری اشاره کرد که بر اساس صداهای محیطی طراحی شده است. «اتاق ایزوله» با بسط یک موتیف شکل می‌گیرد. حضور افکتیو شده فلوت، اصوات محیطی و صداهای طراحی شده و پردازشی که معطوف به یک ذهنیت هارمونیک است، منجر به تولید یک قطعه شاخص و بحث برانگیز شده است. تفسیر جنون‌آمیز از سیر درونی کسی که در تنهایی خود غرق می‌شود.

موسیقی الکترونیک امروز ایران درگیر هیجاناتی مشابه آغاز دوران عکاسی دیجیتال است که بسیاری از هنرمندان در پی انکارش بودند و بسیاری هم به واسطه سهل‌الوصل بودن به توهم هنرمند بودن نمایشگاه برگزار می‌کردند ولی گذر زمان مسئله را به میزان قابل توجهی حل کرد، اتفاقی که برای موسیقی الکترونیک هنوز رخ نداده است. بسیاری با داشتن تاچ پد، سینتی و یا نرم افزارهای مختلف مشغول به کار هستند بدون اینکه چندان موسیقی بدانند. در این شرایط آلبوم «انگاره» که به نظر می‌آید فارغ از آن هیجانات و توهمات خلق شده، کورسوی امیدی در این وانفسا است و ای کاش شایسته محتوایش نشر می‌شد.

05 تیر 1397
engareh1

فرارَوی از فناوری

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

روزی که جایزه‌ی رضا کروریان بنیاد گذاشته شد کم‌تر کسی می‌توانست پیش‌بینی کند که تهران این‌گونه مملو از رویدادهای موسیقی الکترونیک شود که اکنون شده است. بی‌گمان خود این جایزه هم بازتاب‌دهنده‌ی بخشی از این اقبال فزاینده بود و هم شاید تداوم‌دهنده‌ی بخشی از آن، چنان‌که اغلب جایزه‌ها و فستیوال‌های قابل تامل در تاریخ موسیقی معاصر نیز تاثیری مشابه بر حوزه‌ی کار خویش گذاشته‌اند. آلبوم انگاره نمودی از برآیند همین کارکرد اولیه‌ی جایزه است و نیز در حکم معرفی چهره‌هایی تازه به دنیای موسیقی در ایران که بعضی‌شان بی‌نیاز از آن، در فاصله‌ی میان برگزاری دوره‌ی نخست و انتشار آلبوم آثار برگزیدگانش، شهرتی به‌سزا پیدا کرده‌اند.

روزگاری ساختن یک قطعه‌ی موسیقی الکترونیک نیازمند چیرگی و دسترسی به امکانات فناورانه‌ی کمیاب و پیچیده‌ی زیادی بود و درنتیجه ذاتا واجد اندازه‌ای از ارزش و ارج پیش‌فرض. اما آن روزگار سپری شده و فناوری رایانه‌ای عملا آزمایشگاه‌های بزرگ و پرهزینه را فشرده کرده و به روی میز کار همگان آورده است. با در دسترس قرار گرفتن فناوری، حال تنها درخشش خلاقیت هنری و کیفیت زیباشناختیِ نتیجه (و به‌ندرت فناورانه) است  که ممیَز آثار می‌شود. در جایزه‌ی کروریان و پیرو آن آلبوم انگاره نیز چنین شده است.

از همین منظر قطعه‌ی طولانی و پرکار «انگاره» با آن میان‌گذرهای غافلگیرکننده‌ی ساخته‌شده از صدای قلم، پیچیدگی ساختار و پیرنگش توجه را جلب می‌کند و حکمت گذاشتن نامش بر کل آلبوم (وشاید دلیل اول شدنش) را بازمی‌نمایاند. باز از چنین راستایی است که حضور معماوار ریتم و بازی خلاقانه با ابعاد فضا در «جهانی دیگر» خودنمایی می‌کند؛ و همچنین پیوند و پردازش صوتی هنرمندانه‌ی عناصر انتخابی در قطعاتی مانند «در سوگ روستا می‌گرید شهر» یا «در انتظار بهار».

خلاقیت‌های امیدوارکننده و رد پای استعداد اینجا و آنجای آلبوم به چشم می‌خورد (گاهی حتا در قامت یک اثر کامل) و دلنگرانی جدی از آینده‌ی موسیقی الکترونیک در ایران را اندکی از ذهن می‌زداید؛ همان دلنگرانی‌ که تاکنون به قلم‌ها و بیان‌های مختلف خطر بازی و بازیچه شدن این نوع موسیقی را یادآوری کرده. و بدین‌ترتیب پرسش «که چی بشه؟» که در بیانیه‌ی دفترچه‌ی آلبوم به قلم محسن میرمهدی آمده پاسخی شایسته می‌یابد.

امتیاز: 3.6
01 اردیبهشت 1397
بالا