نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

تگ: موسیقی ایرانی


Hanooz Avaz 1

وصفِ شوق

نویسنده: سعید یعقوبیان

خانه‌هایی کنار هم ساخته‌شده، با یک معماریِ دست ‌کم دویست ‌ساله و استادانه؛ دستگاه‌ها را به مسامحه چنین بیانگاریم. می‌توان به شکل‌های مختلف این خانه‌های قدیمی را سیاحت کرد. از جمله با ساز و آواز که به تنهایی یا باهم، در اجراهایی منفرد، بارها و بارها، داخل یک خانه را می‌آرایند؛ رنگ می‌زنند، می‌چینند و قدم به قدم‌اش را به مشتاقان‌اش نشان می‌دهند. طبیعتاً دیدن یک خانه با همان دیوارهایی که بارها دیده‌ شده، از جایی به بعد ذوقی نخواهد داشت علی‌الخصوص اگر سال‌ها گروهی بی و حتی بد سلیقه‌، خانه‌ها را همچون دلّالان به ما نشان داده باشند؛ خانه‌هایی که گشت و گذارهایی جاودانه از آنها در خاطرمان داریم. مگر آنکه ذکاوت و قوه‌ی خلاقه‌ای باشد تا رنگی دیگر بزند یا طرح و طرزی نو بچیند. دست‌مان را بگیرد و بر مسیری تازه، خانه به خانه راه‌هایی نرفته پیش چشم‌مان بگذارد. یا اگر هیچ راه و نقشِ نوی نمی‌زند و آرایشی پیش‌تر آزموده شده را برای نمایش برمی‌گزیند، خود، یک همراهِ دقیق، جوینده و با حال باشد، دنیایی‌ یگانه باشد در کالبد آدمی؛ که با او بودن تجربه‌ی دیگری شود. آنکه خانه را با او می‌گردی گویی از خودِ خانه مهمتر است و شاید حتی از کشف راه‌های نرفته‌ای از خانه‌ای به خانه‌ی دیگر هم. گاه فقط از یکی دو گوشه‎ برایت حرف می‌زند؛ حرف‌هایی زیسته‌ی او و چشم‌اندازهایی از دریچه‌ی تجربه‌های او. کافی‌ست! با خود می‌گویی. طالبش باشی حوصله‌ات سر نمی‌رود. کامیاب می‌شوی، یاد می‌گیری و سرمستی و سرورِ این همراهیِ گیرا در تو می‌ماند و ادامه می‌یابد. پنج تفرج با آوازِ علی‌اصغر شاه‌زیدیِ هفتادساله و همراهی شهرام میرجلالی در «هنوز آواز»، هنوز چنین خاطره‌هایی برایمان می‌سازند و به جا می‌گذارند. گاه در قامتِ درویشی مثنوی‌خوان که با افشاری و اصفهان به سنگینی از کنار پنجره‌ی خانه می‌گذرد، گاه رندی چهارگاه‌خوان که از پرده‌ی مغلوب در حصار پهلو می‌گیرد و گاه عاشقی غمین که در دشتی و شور می‌سراید، می‌موید. شاه‌زیدی شعرخوان نیست آوازخوان است. او –چنانکه باید- به جای تلاش برای فهماندنِ شعر به مخاطب، در بستری موسیقایی، بر موج‌های الحان، خود در حال کشفِ شعر است و شنونده را در این پویش با خود همراه می‌کند.

برای خرید و دانلود آلبوم هنوز آواز به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.8
18 دی 1397
Hadeseye Eshgh 1

یک سطر برای سه بیوگرافی

نویسنده: فرشاد توکلی

نوشته‌های «حادثه‌ی عشق» موسیقیِ این آلبوم را به مهدی ایرانی منسوب می‌کند، کسی که سهمش تنها به آن نیمه از این آلبومِ شصت‌دقیقه‌ای محدود می‌شود که ملودی تصنیف‌ها را در لابه‌لای تنظیم‌های فرهاد ابراهیم‌خانی به‌گوش می‌رساند. نیمه‌ی دیگرِ آلبوم تنها متکی است بر مهارت ستودنیِ مجتبی عسگری در آواز، گاه همراه با نی‌نوازیِ ابراهیم‌خانی و گاه بر بالای ته‌مانده‌صدایی از ساخته‌ی او یا ابوالحسن صبا؛ نمونه‌ای دیگر از روالِ امروزه معمولِ فراهم‌آوری یک آلبوم موسیقی، که مانند دیگر نمونه‌های مشابه‌اش چیزی بر قلمروی موضوعیتش نمی‌افزاید، جز عنوانی در یک شرح‌حالِ چندخطیِ بی‌خواننده از موسیقی‌دانی محتاجِ کارنامه.

این روال حقیقتاً مستحق نکوهش است و بسیار شبیه به روالِ همانندش در معماریِ شهریِ تهران، که جز تعویض یک کلنگیِ کهنه‌ساز با یک کلنگیِ نوساز کار دیگری نمی‌کند. صحبت از جزئیاتِ چنین اثری بیهوده است. زیرا آن‌چه پیشِ روست نه‌تنها حاصل یک تعامل مصلحتی است بینِ تیماردارانِ هنری‌اش، بلکه بر چنین تعاملی با مخاطب نیز تکیه کرده است. موسیقی‌دان و مخاطبِ چنین آثاری مدت‌هاست به روی هم نمی‌آورند که از هم بریده‌اند. و اگر چنین نبود، در پای اثری که خلقِ همان نیم‌سهمش تمام دهه‌ی 80 و تولیدش بیش از نیمی از دهه‌ی 90 را صرف کرده (به‌گفته‌ی مهدی ایرانی)، جمله‌ی «این آلبوم یک تجربه‌ی جدید محسوب می‌شود» نوشته نمی‌شد. به استناد آنچه در آلبوم شنیده می‌شود، جدید بودنِ این اثر تنها زمانی موجه می‌شود که یا موسیقی‌دان را از زمانه بی‌خبر بدانیم، یا مخاطب را.

اثر هنری، دریچه‌ای است به زمان. پیش‌گویانه باشد یا روایت‌گرانه؛ بشارتِ آینده باشد یا سیاحت گذشته؛ رهبری کند یا پیروی؛ در هر حال، وجهی از زمان و زمانه را بازتاب می‌دهد. از خلقِ این بازتاب در خلوت تا ارائه‌ی آن در صحنِ عمومیِ اجتماع نیز فاصله‌ی مهمی هست که پیمودنش در گروی پاسخ به این پرسشِ به‌ظاهر ساده است: با این تولید، کدام فقدان جبران خواهد شد؟ این‌دو در این پرسش جمع‌شدنی‌اند که: تولیدِ عمومیِ این یا آن اثر هنری جبرانِ کدام نقصانِ مربوط به زمان یا زمانه خواهد بود؟ پاسخ در همان ویژگی‌های فنی است که جامگانِ حضور اجتماعیِ اثر شده‌‌اند. تولیدی که زمان و زمانه را به صاحب اثر بکاهد همان فقدانِ منتظرِ جبران است.

فرشاد توکلی حادثه عشق مجتبی عسگری، مهدی ایرانی، فرهاد ابراهیم خانی موسیقی ایرانی نویز

برای خرید و دانلود آلبوم حادثه‌ی عشق به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.2
15 دی 1397
Daftare Santoor 1

نشود فاشِ کسی...

نویسنده: آروین صداقت‌کیش

محفل یا مجلس تا پیش از پیدایش کنسرت‌، رادیو و آلبوم مهم‌ترین جایگاه شنیدن موسیقی کلاسیک ایرانی بود. مجلس در آن‌وقت جایی بود که موسیقیدان ایرانی هنرنمایی می‌کرد بدون اضطراب حضور در برابر شنوندگان ناشناس یا ابزار ضبط. به این ترتیب تا پیش از ورود فناوری ضبط به ایران آنچه در مجلس روی می‌داد ملک طِلق حاضران بود و پس از تجربه‌‌ی لحظاتش دیگر وجودی نداشت جز در خاطر و نقل‌هایشان. با فراهم شدن امکان ضبط، بعضی صاحبان مجلس وسوسه شدند رویداد را از اسارت زمان برهانند و برای همیشه از آن خود نگهدارند. با این دگرگونی امر (نسبتاً) خصوصی امکان یافت به مشاهده‌ی عموم برسد. پس مجلس تبدیل به «اجرای خصوصی» و «ضبط خصوصی» شد. و این شمشیری دودَم بود. یک دم آنگاه بود که اجرایی کم‌نظیر ضبط می‌شد یا تنها میراث استادی از غبار تاریخ نجات می‌یافت. دم دیگر آنگاه که لغزش‌های حاصل از سهلی و صمیمیت مجلس می‌ماند و فاش همگان می‌شد.

«دفتر سنتور» مجلسِ مجلس نیست. نیم-‌کنسرتی است در میانه‌ی دهه‌ی فترت 1360، گریزگاهی جایگزین همه‌ی امکانات بروز عمومی موسیقی که از دست رفته بود. بااین‌حال لبه‌ی دوم شمشیر را به خوبی می‌نمایاند. این ضبطی است از موسیقیدانی برجسته که به سخت‌گیری در استانداردها شهره است، بدون اغلبشان. در جملات ضبط نه ازپیش‌اندیشیدگی و انسجام فرمی کم‌نظیر پایور به چشم می‌خورد نه اجرای بی‌اشتباه و نه حتا سونوریته‌ی شفاف و یکدستی که در اجرا/ضبط‌های رسمی‌اش شنیده‌ایم. لحظاتی اندک از درخشش خلاقیت هست (بداهه‌ی دشتی یا بیات اصفهان) اما بی‌پیوندی با پیش و پس از خود و به همین دلیل درنمی‌گیرد و دامن نمی‌گسترد، بازهم وارون  آنچه از پایور می‌شناسیم. سود موسیقایی چنین ضبطی دست‌بالا به این محدود می‌شود که ببینیم چگونه پایور بخشی از جملات یک قطعه‌ی پیشین خود را به دستگاهی تازه برده (بخش نخست چهارمضراب ماهور که از چهارمضراب بیات اصفهان «دوره‌ی ابتدایی» یا حضور پایه‎‌ی چهارمضراب ماهور «سی ‌قطعه» در چهارمضراب بیات اصفهان). و اگر چنین است این نقش ناشر/صاحب ضبط است که خودنمایی می‎‌کند. این پرسش را پیش می‌آورد که حکمت انتشار چنین ضبط‌هایی از کسی که به قدر کافی آثار باکیفیت از او موجود است، چیست؟

آروین صداقت کیش دفتر سنتور فرامرز پایور موسیقی سنتی ایرانی تکنوازی سنتور نویز

برای خرید و دانلود آلبوم دفتر سنتور به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2.3
09 دی 1397
Be Yade Lotfi 1

فزونی ناگفته‌ها

نویسنده: کامیار صلواتی

باز اجرای یک اثر، با تنظیم یکسان و در زمانی تقریباً یکسان، مسأله‌ای است که تاکنون کمتر در موسیقی ایرانی مورد توجه قرار گرفته است. به‌‌نظر می‌رسد که «به یاد لطفی»، از معدود نمونه‌هایی است که از این لحاظ کمی شبیه به بازاجراهای رایج در موسیقی کلاسیک غربی است، با این تفاوت که –بنا به توضیحات سرپرست گروه نهفت- قطعات آلبوم پیش از اجرای آن قطعات توسط خود آهنگساز، یعنی محمدرضا لطفی، اجرا و ضبط شده‌اند.

در این آلبوم، چند نکته جلب توجه می‌کند؛ یکی آنکه با شنیدن آن می‌توان در دلایل احتمالی کمبود اجراهای مختلف از یک اثر واحد لختی بیشتر اندیشید؛ از جمله، تفوق نسبی فرهنگ شفاهی پس از همه‌ی این سال‌ها، و فزونی «ناگفته»هایی که در حین اجرا و ضبط آثار نوشته شده توسط سرپرست یا آهنگساز یا نوازندگان تعیین می‌شوند، که به معنای وجود عرصه‌ای بسیار بزرگ‌تر برای تفسیر و تغییر در تعیین خصوصیات اجرای یک اثر است. در «به یاد لطفی»، صدادهی گروه از نظر دینامیک بسیار تخت‌تر از صدادهی اجراهایی است که تحت نظر خود لطفی ضبط شده‌اند (مثلاً پیش‌درآمد اصفهان «به یاد لطفی» را با اجرای همین اثر توسط گروه شیدا مقایسه کنید). تقسیم‌بندی جمله‌ها میان سازها و رجیسترها و صداهای مختلف در لحظاتی کاملاً با اجرای لطفی و گروه شیدا متفاوت است، و حتی در بعضی لحظات، اجراها از نظر آگوگیک هم اندکی با هم متفاوت هستند (از جمله در تصنیف «حصار» که پیشتر به نام «ای عاشقان» اجرا شده بود). این حجم از عدم تعین و سیال بودن مرزهای اجرا، نشان می‌دهد که پس از نزدیک به صدسال از بازگشت وزیری به ایران، نت‌نویسی و به نوشتار درآوردن دقیق قطعات موسیقی کلاسیک ایرانی همچنان راهی دور و دراز در پیش دارد.

از اهداف درون‌گروهی اجرای این آثار که بگذریم، ویژگی دیگری که در «به یاد لطفی» خودنمایی می‌کند، محافظه‌کاری بیش از حد گروه در اجرای آثار لطفی‌ حتی در قیاس با اجرای خود گروه شیداست؛ محافظه‌کاری‌ای که در اجرای بسیار خنثی و کم‌تنوع قطعات رخ نمایانده است (و فراموش نباید کرد که خودِ لطفی در نظر عده‌ای به محافظه‌کاری متهم می‌شد). واهمه و احترام به جایگاه استاد است که گروه را به چنین محافظه‌کاری‌ای واداشته یا پای عاملی دیگر در میان است؟ دلیل هرچه که باشد، فردیتی در این‌جا گم شده است؛ ذهنیتی که این آثار را تفسیری نو ببخشد و آن‌ها را اندکی از سایه‌ی استاد برهاند.

پوریا اخواص به یاد لطفی گروه نهفت موسیقی سنتی ایرانی کامیار صلواتی گروه نوازی جهانشاه صارمی

برای خرید و دانلود آلبوم به یاد لطفی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 2
03 دی 1397
Rafte Ze Del 1

تمسخر تاریخ

نویسنده: کامیار صلواتی

پیمان خازنی  را با آثاری به سبک موسیقی گلهایی می‌شناسند. با این‌حال، از استواری و پرداخت ملودیک و اجرای قوی بسیاری از آثار دوره‌ی رادیو، دست‌کم در «رفته ز دل»، خبری نیست، و «رفته ز دل»، چون ماکتی است که برای دو خواننده‌ی آماتور خلق شده باشد.رفته ز دل، آلبومی است متشکل از چند تصنیف یا ترانه بر مبنای چند شعر عموماً کم‌مایه (اگر از سه شعر عراقی و بهبهانی و شهریار بگذریم)۱، با ملودی‌هایی پرداخت نشده، ‌عجول و خام، با فرمی مغشوش، و به کار گیری راحت‌طلبانه‌ترین شیوه‌ی همراهی شعر و ملودی در بافتی کم‌حجم و عموماً هتروفونیک.

در توضیحی که درباره‌ی آلبوم «رفته ز دل» منتشر شده است، یکی از خوانندگان اثر، آوا عباس‌زاده،«رفته ز دل» را اثری «ارکسترال» می‌نامد که «از فیلتر موسیقی ایرانی» عبور کرده است. نیز، این آلبوم و اجرای آن توسط یک خواننده‌ی زن و یک خواننده‌ی مرد، نشانه‌ای از «فائق آمدن بر مشکلات بانوان خواننده» قلمداد شده است. این‌ها توضیحات آوازخوان اصلی اثر است که تصویرش و نامش در آلبوم از نام آهنگساز نیز بیشتر تکرار شده است.

این توضیح، یک دهن‌کجی آشکار به تاریخ است؛ نیشخندی که مفهوم اثر «ارکسترال» را به سخره می‌گیرد و آن را برای اشاره به بافتی سبک به کار می‌برد که توسط سه ساز زهی، پیانو و سه ساز ملودیک ایرانی نواخته می‌شود (و همین‌ها هم تقریباً هیچ‌گاه صدای‌شان در یک قطعه همراه با هم به گوش نمی‌رسد)؛ تسخری که تلاش‌های ریز و درشت آهنگسازانی چون حسین علیزاده را برای هرچه بیشتر و شفاف‌تر به گوش رساندن صدای زنان نیز نادیده می‌انگارد. هم‌خوانی‌ای که در این اثر می‌شنویم، که در آن صدای خواننده‌ی مرد هم به شدت بر صدای خواننده‌ی زن غلبه دارد، حتی در همین وضعیت ابتدایی‌اش هم نو نیست2؛ بماند که این نوع اعلام پیروزی ساده‌دلانه، بیشتر نشانه‌ی پذیرش شرایط موجود است و به ضرر مشکلات خوانندگان زن تا به نفع آنان.


۱- غزل عراقی در این آلبوم «راهَت جان» (راحَت جان) نام گرفته است. 
۲- مثلاً در آثار کامکارها، یا حتی در حوزه‌ی موسیقی مردم‌پسند آثار مسعود جاهد، این نوع از همخوانی تجربه شده‌اند؛ با این تفاوت که در آثار آن‌ها صدای خواننده‌ی زن واضح‌تر به گوش می‌رسد.

پیمان خازنی، آوا عباس زاده، مجید حسین خانی کامیار صلواتی موسیقی ایرانی رفته ز دل

برای خرید و دانلود آلبوم رفته ز دل به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0.6
17 آذر 1397
Afshari 1

معضل صدادهی

نویسنده: علیرضا جعفریان

یک سؤال متداول در میان نوآموزان سازهای تار و سه‌تار این است که کدام ساز دشوارتر است؟ یک جواب متداول هم این است که سه‌تار در ابتدای راه ساز ساده‌تری‌ست اما در ادامه‌ دشوارتر می‌شود. واضح است که نمی‌توان به چنین سؤالاتی پاسخ‌های همه‌شمول داد. اما، حقیقتاً نوازندگی سه‌تار تفاوتی مهم با سازهای دیگر دارد: وقتی نوازنده‌ی سه‌تار سال‌ها آموزش دیده، ردیف را از بر شده، بداهه‌نوازی در گوشه‌ها و دستگاه‌های مختلف را یاد گرفته، قطعات دشوار را می‌تواند بنوازد و حتا به حد معلمی رسیده، تازه با یک معضل بزرگ مواجه می‌شود که هر کسی نمی‌تواند از پس آن برآید: صدادهی سه‌تار.

حسین اینانلو در آلبوم «افشاری» با یک مشکل ساده روبه‌روست: سه‌تارش خوش‌صدا نیست. و البته این مشکل به طور مشخصی به تکنیک نوازندگی مربوط می‌شود، نه مشکلات ضبط یا صدابرداری. اینانلو برخلاف اینکه با مُد و ریتم به مثابه‌ی یک «مسئله» برخورد کرده، به نظر می‌رسد مسئله‌ی صدادهی را چندان جدی نگرفته است. به این مشکل در سونوریته، باید مشکل موزیکالیته را نیز اضافه کنیم. اینانلو مانند بسیاری از نوازندگان سه‌تار، احتمالاً طبق عادت، مضراب‌های زائد و اضافه‌ای به سیم بم می‌زند. دینامیسم در نوازندگی او متناسب با عبارت‌پردازی‌های موسیقایی نیست. و علاوه بر عدم رعایت دینامیسم در تک‌تکِ جمله‌ها، این مشکل در مقیاسی کلی‌تر نیز دیده می‌شود: در طول آلبوم مدام شاهد تَنِش هستیم و اهمیتی به توالی‌های تنش/آرامش داده نشده است.

اینانلو در توضیحات آلبوم گفته است «این آلبوم به لحاظ درون‌مایه نگاهی کاملاً کلاسیک به موسیقی دستگاهی دارد اما به لحاظ اجرایی و فرم و نوازندگی و تحرک جمله‌بندی و زمان‌بندی کاملاً معاصر است». فارغ از اینکه منظور از واژه‌های کلاسیک در برابر معاصر، درون‌مایه و یا فرم چه باشد، با اطمینان می‌توان گفت آنچه اینانلو در آلبوم افشاری نواخته است کاملاً در درون گفتمان موجودِ نوازندگی سه‌تار جای می‌گیرد؛ حفظ محتوای مدال موسیقی دستگاهی دوران قاجار و تغییر در شیوه‌ی نوازندگی رایج‌ترین و معمول‌ترین گفتمان موسیقایی در دهه‌های گذشته بوده است.

پویان گرامی حسین اینانلو ماهور علیرضا جعفریان سه تار افشاری تکنوازی موسیقی دستگاهی موسیقی ایرانی

برای خرید و دانلود آلبوم افشاری به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 1.2
07 آذر 1397
بالا