نشان ملی ثبت(رسانه‌های دیجیتال)

دسته بندی: کلاسیک ایرانی


Radide Avazi 1

حفظ و زایش

نویسنده: ساناز ستارزاده

آواز افشاری و بیات‌ترکِ حاتمِ عسگری فراهانی، تحت عنوان «ردیف آوازی»، گنجینه‌ی کارگان آوازی را افزون کرده است، اما، برخلاف دیگر نمونه‌های منتشرشده، لاینقطع و پیوسته اجرا شده است؛ نه تنها مخاطبِ مشتاقِ شناختِ کارگانِ آوازی، بلکه طالبِ شنیدنِ یک مجلسِ موسیقی دستگاهی را هم تحت تأثیر قرار می‌دهد و برای هر گروهی، از موسیقی‌شناسان و مجریانِ با دغدغه‌ی شناختِ موسیقیِ دستگاهی، غنی و راه‌گشاست.

شناخت او از میراثِ استادانش، با نیروی ذوق و قریحه‌ی درونی‌اش، طی سال‌ها جان و توان گرفته و چارچوبی که بتوان تفسیری زنده از کارگان آوازی ارائه داد نیز حفظ شده است؛ بار دیگر به ما یادآوری می‌شود درون همین چارچوب تکراری، بسترِ زایش فراهم است.

اگرچه انسجام آواز و سیر مایگی و ساختار گوشه‌ها با دیگر آثار آوازیِ منتشرشده از او، تحتِ همین عنوان، هم‌خوانی دارد، اما فقدان فهرست کامل و دقیق نام گوشه‌ها برای مخاطب «ردیف آوازی»، به عنوان یک مرجع صوتی، پرسش‌های مهمی به جای خواهد گذاشت. چه دلایلی باعث ‌شده اثر حاضر به عنوان بخشی از مجموعه‌ی «ردیف آوازی» به روایت عسگری فراهانی منتشر شود، درحالی‌که جنبه‌ی آموزشیِ عیان و آشکارِ دیگر نمونه‌ها را ندارد؟

همین‌طور، توضیحاتی از جانب عسگری‌ فراهانی می‌توانست ما را با بخش کوچکی از کارگان استادانش نیز آشنا کند. برای نمونه، «شکسته» و«شهابی» با نام‌های «عشیران» و «خسته» به ضیاءالذاکرین منسوب شده‌ است، اما بر ما روشن نیست که تنها نام‌ها به ضیاءالذاکرین نسبت داده شده و یا محتوای گوشه‌ها هم به همان شکل که او می‌خوانده اجرا شده است. با این‌همه، آن که ذوق‌ها، محفوظات و روایات را درهم آمیخته و، با زمان‌بندی قرص و یک‌دست، آوازی منسجم و زنده اجرا کرده عسگری فراهانی است.

تنوع اوزان عروضی و هوشمندی‌ او در انتخاب اشعار فرصت غفلت گرفته و تار خوش‌صدا و به‌جای بیگجه‌خانی اشتیاق برای شنیدن را مضاعف کرده و گوش فوق‌العاده‌ و جواب‌آوازهای برازنده‌اش باعث شده تا گوشه‌ها و مایه‌ها با جزئیات‌شان به گوش بنشینند. جواب‌‌آوازها، در مقایسه با نمونه‌های قدیمی‌ترِ او در برابر آواز، گزیده است و خبری از تعدد ضربی‌ها و رِنگ‌های میانِ مایه‌ها و گوشه‌ها نیست. تار، از زمانی که  آواز طنین می‌اندازد، جز همراهی نمی‌نوازد، که شاید تاکیدی است بر اولویت داشتن «ردیف آوازی» عسگری فراهانی. 

برای خرید و دانلود آلبوم ردیف آوازی: آواز افشاری و بیات ترک به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 4.5
22 آذر 1399
Bazgashte Javdan 1

تجربه‌ی کنترپوان با فرم نمایان؟

نویسنده: علیرضا جعفریان

صاحب اثر آن را «بسیار متأثر از دوران چاووش و نگرش خاص موسیقایی آن دوره» توصیف کرده است. اما، اگر چاووش‌ها را صرفاً به استفاده از موسیقی چندصدایی محدود نکنیم، نه نگرش موسیقایی حاکم بر آلبوم شباهتی به چاووش‌ها دارد و نه آنچه در عمل می‌شنویم.
تفاوت احتمالاً از همان نگرش آغاز می‌شود. در چاووش‌ها غایتِ استفاده از هر نوع بافتی ارائه‌ی موسیقی دستگاهی ایرانی است. اما آنچه در «بازگشت جاودان» می‌شنویم بیشتر به استفاده از موسیقی ایرانی برای ارائه‌ی بافت چندصدایی شباهت دارد: آنجا اصالت با موسیقی ایرانی و اینجا اصالت با موسیقی چندصدایی است. به همین خاطر، درباره‌ی بسیاری از خصوصیات چاووش‌ها با همان معیارهایی می‌توانیم حرف بزنیم که، مثلاً، تکنوازی کمانچه‌ی علی اصغر بهاری را قضاوت می‌کنیم. اما این معیارها در قضاوتِ «بازگشت جاودان» چندان کارا نیستند.

اینجا همان جایی است که از بی‌شباهتیِ نگرش موسیقایی حاکم بر این آلبوم و آن دوران به تفاوت در متن موسیقی می‌رسیم: خط اصلی ملودی، اگر هم وجود داشته باشد، در میان شلوغی‌ها، تقطیعِ بیش از اندازه کوتاه و جملات بریده‌بریده گم شده است. مفهوم مُد، آنچنان که در موسیقی ایرانی می‌شناسیم، اهمیتش را در آلبوم از دست داده و استفاده از فضاهای گسترده‌ی مُدال به استعمالِ تزئینات مُدال تقلیل پیدا کرده است. با وجود به‌کارگیریِ بافت چندصدایی و حضور چند خط ملودی در قطعات، آنچه در نهایت می‌شنویم تخت و لُخت صدا می‌دهد. از نوازندگانِ بنامی برای ضبط اثر استفاده شده است، اما مشکل صدادهیِ گروه، علاوه‌ بر آهنگسازی، می‌تواند به شیوه‌ی نوازندگی و البته شیوه‌ی ضبط صدا هم مربوط باشد. این موضوع خصوصاً در مورد ساز کمانچه، و در بعضی لحظات تار، که گاهی شبیه به نمونه‌های آماده‌ی دیجیتال صدا می‌دهند به شکل پررنگ‌تری صدق می‌کند.

با همه‌ی این‌ها، وجهِ تجربیِ اثر، برای آهنگساز جوانی که در تلاش است عصاره‌ای از دوران چاووش را با بیان شخصی‌اش درآمیزد و طرحی نو دراندازد، همچنان ارزشمند است. این درآمیزی خصوصاً در قطعه‌ی ششم، که خواسته یا ناخواسته یادآور «سواران دشت امید» است، به نتیجه‌ی جالب توجهی منجر شده است. اما، در دفترچه‌ی آلبوم با جمله‌ی عجیبی مواجه می‌شویم که به شکل غریبی بی‌معناست: «اثر فوق، از طریق طراحی هارمونی به‌صورتِ محسوس و حرکاتِ کنترپوانتیک با فرمی نمایان‌تر بر ارکستراسیون سازهای ایرانی ساخته شده است». چنین جمله‌ای در دفترچه این گمان را به وجود می‌آورد که اگر منطق ساخت متن موسیقایی هم مشابه متن نوشتاری باشد، آن وجه تجربی هم دیگر ناجی آلبوم نیست.

برای خرید و دانلود آلبوم بازگشت جاودان به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 2
30 آبان 1399
Zhareh 1

هنجار فرمال رادیو

نویسنده: کامیار صلواتی

معروف است که جلیل شهناز در میان تارنوازان دنباله‌رویی نداشته است. آثاری چون «ژره» نشان می‌دهند که باید در درستی چنین تصوراتی، به‌طور جدی، تردید کرد و این تردید حاصل نمی‌شود جز با سرک کشیدن به گوشه‌کنارهایی که در هیاهوی تاریخ گم شده‌اند. علاوه بر این، چرخشِ تاریخی ذائقه‌ی موسیقایی شنوندگان نیز به این تصورات یک‌سونگرانه دامن می‌زند: اگر پایور و تجویدی و شهناز دنباله‌روانی هم داشتند، آن‌چنان به حاشیه رفته‌اند و از دور خارج مانده‌اند که کمتر کسی می‌بیندشان. به همه‌ی این‌ها باید اهمیت جغرافیا را نیز افزود: نوازنده‌ی اصلی «ژره»، منوچهر امیرحشمتی، ساکن شیراز بوده و هیچ‌گاه در عطفِ موسیقی ایران قرار نگرفته است.

«ژره» از جنبه‌های دیگری نیز آموزنده است. تمایزش با جهت‌گیری‌های غالب دهه‌های اخیر از همان‌دم آشکار می‌شود که به فهرست قطعاتش می‌نگریم: بسیار بعید است که دفترچه‌ی آلبومی متعلق به «جریان اصلی» موسیقی کلاسیک ایرانی در دهه‌های اخیر را بگشاییم و ببینیم که در آن، به‌جای «پیش‌درآمد، سازوآواز، تصنیف» یا بدیل‌های‌شان، نام شیارها چنین‌اند: «بیات‌ترک، سه‌گاه، دشتی، شور». جای‌گیری این چهار قطعه‌ ــ که هریک مجلسی مستقل‌اند ــ خود نشان از روزگاری دیگر دارد؛ روزگاری که تک‌نوازی یا مجلسی باید در ده دقیقه جمع می‌شد، برخلاف دوران پس از آن که کاسِت آمد و سپس‌تر سی‌دی. این‌جا می‌توان محتاطانه چنین سوالی را هم طرح کرد: آیا اقبال به توالی رایج و تثبیت‌شده‌ی کنونی، که برآمده از الگوهایی تاریخی معرفی می‌شود، در کنار دیگر عوامل، تحت‌تأثیر ظهور مدیوم‌های نوین پخش صوت نیز نبوده است؟

چه نحوه‌ی توالی قطعات و فرم‌ها در «ژره» را ناشی از هنجارهای «رادیو» بدانیم و چه نه، نمی‌توانیم منکر این تفاوت باشیم. خود این تفاوت، یعنی چگونگی چینش هر «مجلسِ» تک‌نوازانه در دوران رادیو، نیز مستعد بررسی‌ است. مثلاً، بیات‌ترک سه بخش متر آزاد و دو بخش ضربی (متریک) دارد، که یکی از آن‌ها چهارمضراب است. سه‌گاه شاملِ یک چهارمضراب و سپس یک بخش مترِآزاد، دشتی و شور متشکل از دوبار توالیِ «مترآزاد ـ متریک» هستند. به بیان دیگر، به استثنای مجلس دوم (سه‌گاه)، سه اجرای دیگر از ساختار و توالی مشابهی پیروی می‌کنند. چرایی و میزان تعمیم‌یافتگیِ استفاده از چنین ساختاری در اجراهای دوران رادیو ممکن است به تئوریزه کردن و شناخت عمیق‌تر موسیقی آن دوران بینجامد.

برای خرید و دانلود آلبوم ژره به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 2.5
11 آبان 1399
Dar Setayeshe Ghazal 1

اصل و حاشیه

نویسنده: علیرضا جعفریان

«در ستایش غزل» از آن آلبوم‌هایی است که بر پایه‌ و اساسِ ساز تخصصی آهنگسازش شکل می‌گیرد: بخش قابل اعتنا و بزرگ‌تر بر پایه‌ی تار و بخش کوچک‌تر بر پایه‌ی سه‌تار. این تفاوت در اندازه‌ی بخش‌ها گویای میزان تسلط آهنگساز به هر کدام از ساز‌های تخصصی‌اش نیز هست.

دفترچه‌ی آلبوم ساز و آوازها را متنِ اصلی و قطعات متریک را به عنوان حاشیه معرفی کرده و بر همین اساس از جدیتِ برخورد با قطعات آوازی، به وسیله‌ی از پیش تعیین‌کردن‌شان (آیا ازپیش‌تعیین‌شدگی نشانه‌ی جدیت است؟)، نوشته است. با این حال، نقطه‌ی قوتِ آلبوم لزوماً بخش غیرمتریک نیست. در قطعات غیرمتریک، آواز توفیق بیشتری از سازها داشته و آزادی و بی‌پرواییِ خواننده در برابر نوازنده‌ها به چشم می‌آید. تار، که بیشترین نقش را در این قطعات دارد، در استفاده‌ی به‌جا از عنصرِ سکوت توانا نیست و تقریباً بدون وقفه در پَسِ آواز به گوش می‌رسد. اختلاف مهارت سه‌تارنوازیِ صاحب‌اثر با تارنوازیِ او در ساز و آوازها علنی می‌شود و معلوم نیست چرا، با وجود حذاقتی که از نوازنده‌ی نی سراغ داریم، در قطعه‌ی ششم از کوک می‌افتد.

اما آن طرف، در حاشیه‌ی آلبوم، پیش‌درآمدی می‌شنویم که بر خلاف عادت از محدوده‌ی صوتی قرائی در افشاری آغاز می‌شود. در نیمی از قطعه تنبک ضرب را نگه داشته است و در نیمی دیگر دایره. در قسمت‌هایی که از تنبک استفاده شده، قطعه بیش از هر چیزی یادآور پیش‌درآمدهای محمدرضا لطفی، و در قسمت‌هایی که دایره را می‌شنویم، از طرفی جنس صوتی و از طرفی شیوه‌ی جمله‌بندیِ موسیقایی یادآور پیشروهایی است که مثلاً در آلبوم عجملر شنیده بودیم. به نظر می‌رسد، مسئله‌ی تأثیر جنس صوتی بر ذهنیت موسیقی‌دان در هنگام آهنگسازی موضوعی قابل پیگیری و بررسی در این قطعه باشد. وجود این پیچیدگی، در کنار طمأنینه در جمله‌پردازی و استفاده از امکانات مختلف مُد، «پیش‌درآمد» را به قطعه‌ای قابل اعتنا بدل کرده است. با این توضیح که، چنین پیچیدگی‌ و ظرافت‌هایی در دیگر قطعات متریکِ آلبوم کمیابند و احتمالاً آن‌ها را می‌توان مصداق همان حاشیه‌ای دانست که صاحب اثر بیان کرده است.

 

 

برای خرید و دانلود آلبوم در ستایش غزل به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3
16 مهر 1399
Nowruz Ayeneh 1

بی‌حوصله و مشوش

نویسنده: کامیار صلواتی

«نوروز آینه‌» در‌هم‌کردِ کلیشه و تکرار و پیش‌پا‌افتادگی است؛ دور از تلاشی هنرمندانه برای فعالانه اندیشیدن به خَلق و ساخت و پرداختِ اثری که ارزش شنیدن داشته باشد، تا چه برسد به زمزمه و رجعتِ پیوسته.

کلیشه‌ها بیداد می‌کنند: چون در وصف «نوروز» است، لابد دهل دارد و چهارگاه و «مفتعلن مفتعلن»؛ و چون «مفتعلن مفتعلن» است، باید شش‌ـ هشت باشد؛ بی تلاشی برای هرگونه بارگذاری فکری برای آزمودنِ ترکیبی غیر از ذهن‌آشناترین فیگورهای ریتمیک، برای هم‌نشینی با بیت و مصرع. علی‌رغم این‌که کار سرشتی ملودیک دارد، تقریباً در آن اثری از «ملودی‌پردازی»، به مثابه کنشی خلاقانه و فکری، دیده نمی‌شود. تکرار و پیش‌پاافتادگی در همه‌ی ارکانش نمود دارد: موتیف‌های یکسره تکرارشونده‌ی زهی‌ها، مثل لکنتی بریده‌گوی و مطلقاً بی‌محتوا و بی‌ارتباط زیر جمله‌های آوازی، ملودی‌‌تیپ‌های ثابتِ جمله‌های آوازی، و حتی استفاده از اوزانی که بر تکرار یکی از ارکان عروضی بنا شده‌اند. در کنار این‌ها، جمله‌پردازی‌های سازهای ایرانی –به‌ویژه سه‌تار- و منطق نخراشیده‌ی تغییرات ناگهانیِ مُدالِ گاه‌به‌گاهِ ملودی، از ذهنی ناآشنا به موسیقی دستگاهی نشان دارند. اگر ترانه‌ی اول را نادیده بگیریم، که انگار فکر و حوصله‌ای بیش از سایر قطعات آلبوم خرجش شده، تقریباً همه‌ی قطعات از این مشکلات رنج می‌برند. آلبوم از سعادت حضور حامیِ مالی برخوردار است، اما با بی‌صداقتیِ تمام برای بخشِ زهی‌اش صدای مصنوعیِ سینتی‌سایزر می‌آید و صدابرداری‌اش آزاردهنده و گنگ است. از کُر بهره می‌گیرد بی‌آن‌که معلوم باشد که چرا به تک‌خوان یا مجموعه‌ای از تک‌خوان‌ها ترجیحش داده و این خود باعث شده تا بافت کار یک‌نواخت‌تر و نازک‌تر از کار درآید.

خلعتبری، در بیشتر آثارش، نگاهی جدی به موسیقی مردم‌پسند و مخاطبان گسترده داشته است. با وجود این، در کارهای پیشین‌اش (مثلاً در «من عاشق چشمت شدم») -لااقل- تلاشی از سوی او برای رسیدن به میل و دلِ آن مخاطب گسترده انجام می‌شد؛ ولو این تلاش به سانتی‌مانتال شدن کار منجر شود. در دو آلبوم «امشب کنار غزل‌های من بخواب» و «نوروز آینه‌»، از همین تلاش هم خبری نیست.

برای خرید و دانلود آلبوم نوروز آینه‌ به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز: 0
11 شهریور 1399
Motrebe Dard 1

آری، به اتفاق

نویسنده: ساناز ستارزاده

آلبوم «مطرب درد» -در ساختار کلان، روند قرار گرفتن مایه‌ها، سازبندی گروه و تنظیم قطعات- در مسیر پانخورده‌ای قدم نگذاشته است. ضربیِ سنگینی در روح‌الارواح طنین می‌اندازد؛ ساز و آوازی در بیات‌ترک؛ و تصنیفی در دشتی؛ و این روندِ به‌گوش آشنا -تا به انتها- آشنا می‌ماند. از کلیات که بگذریم، اولین "ساز و آواز"، که بر بخشی از تفسیر سوره‌ی انفال نشسته است، خوانده‌های جواد ذبیحی را تداعی می‌کند، بی آن خصیصه‌هایی که شنونده را از هر چه جز موسیقی غافل کند.

گیرایی و جذابیتی که شنونده را هوشیار نگاه می‌دارد لزوماً ارتباطی به مدت‌ زمان هر بخش ندارد. ساز و آوازی در کمتر از سه دقیقه می‌تواند خستگی بیاورد و سازی در پانزده دقیقه مجالِ هیچْ جز پیگیری موسیقی ندهد. در«مطرب درد»، میزان اشتیاق به شنیدن بخش‌های مختلفْ شخص به شخص تغییر می‌کند. زمانِ شنیدنِ شورِ عود و ابوعطا‌-نوای تار، در وضعیتی «قرار» گرفته‌ و با دقت به جاری شدن موسیقی گوش می‌کنی، اما پیگیری "ساز و آواز"ها را موانعی دشوار کرده است. خواننده و تک‌نوازها تا چه حد از ایده‌های موسیقایی و نقاط ضعف و قوتِ هم باخبرند و بستر چطور برای نزدیک شدن به دیگری و خلقِ فضای موسیقایی مشترک فراهم شده است؟ آوازها در تعامل دونفره با نوازنده و یا سه‌نفره با نوازنده و صاحبِ اثر شکل گرفته است‌‌؟ منطقی که نغمه‌ها را بر هجاهای کلام می‌نشاند؛ ترکیب تحریر‌ها و غلت‌ها؛ و جمله‌بندیِ آوازهایی که بین تصانیف خوانده شده را، میزان دانش و تجربه‌، محفوظات شنیداری، سلیقه‌ و ایده‌های خواننده شکل داده است؟ بار جذابیت‌ِ بخش‌های با وزنِ آزاد -گاهی، به اتفاق- به دوشِ خواننده و تک‌نوازها است و ایده‌های موسیقایی بسته به ظرفیت‌های اشخاص قد کشیده و به انجام می‌رسند.

اگرچه توانایی افراد می‌تواند در موفقیت کلی اثر تاثیر به‌سزایی داشته باشد و "ساز و آواز"ها را نقشی فرای به هم دوختنِ ضربی‌های پیش و پس خود بدهد، اما راهبری که اثرش را یک کل منسجم طلب کرده، حتی اگر در مسیری پاخورده قدم گذاشته باشد، جز با شناخت عمیق کارگانِ ساز و آواز و ظرفیت‌های همراهانش، چطور می‌تواند بخش‌های مختلف را متحد کند؟ به‌نظر می‌رسد راهبری در «مطرب درد» همه جانبه نیست.

برای خرید و دانلود آلبوم مطرب درد به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 2.5
12 مرداد 1399
Avaze Ney 1

هزار باده‌ی ناخورده در رگ تاک (۱)

نویسنده: ساناز ستارزاده

پس از «حسن کسایی»، بعید است بتوان در جمع نی‌نوازان تک‌‌نوازی یافت که با موسیقی «دستگاهی» جانبی دارد اما نشانی از او در نوای ساز و موسیقی‌اش به گوش نمی‌رسد. «مسعود اربابیان» هم از این دایره بیرون نیست. صدای مطلوب ساز اربابیان در منطقه‌ی صوتی اوج، در همان چند نغمه‌ی آغازینِ چهارگاهِ آلبوم موسیقی «آواز نی»، نشان از تلاش به ثمر نشسته‌‌اش و نیلِ به کیفیتی نزدیک به کیفیتِ صوتیِ ساز حسن کسایی را دارد و در طرفه‌العینی صدای ساز او را تداعی می‌کند. این شباهتِ کیفیاتِ صوتی توقعی ایجاد می‌کند که در جنبه‌های دیگرِ تکنیکی و محتوایی برآورده نمی‌شود. جنبه‌هایی چون تسلط بر ردیف‌های آوازی و اوزان شعری، سکوت‌های سنجیده و متنوع، چیره‌دستی در اجرای انواع تکنیک‌های نوازندگی و جاری شدن موسیقی از مایه‌ای به مایه‌ای دور از خیال، حافظه و عادت ذهنی. تُندای اکثر قطعات «آوازِ نی» و زمان‌بندی جملاتِ بخش‌های با وزنِ آزاد، بیشتر یادآور موسیقی کسایی در «پس از سکوت» است، اما شدت‌وری‌های متضاد، تنوع زمان‌بندی جملات به مدد ترکیب نغمه‌های کشیده و مقَطعِ «پس‌ از سکوت» را ندارد.

به نظر می‌رسد اکتفا نکردن به نوازندگی نی، فرارفتن از سطح و کوشش در شناختِ دقیق مکتبِ اصفهان و نی‌نوازان دوران امری‌ ضروریست؛ آنچه کسایی، به عنوان چکادی از نی‌نوازی، از استادانش آموخته و در گفت‌و‌گوهایش درباره‌ی موسیقی سعی بر انتقالش دارد. بسیاری از استادانش -چه آنی که در حضور از او آموخته و چه آن‌هایی که از طریق ضبط  نواخته‌ها و آوازهایشان به او آموختند- غیر از نی‌نواز بوده‌اند. از بسیاری استادانِ سازهای مختلفِ کمانچه، سه‌تار، پیانو، تار، ویولن و آواز بهره‌ی سرشار برده و «شاید با پنجاه استاد بی‌نظیر معاشر بوده» است.۲ اگر قصد اربابیان تنها حفظ و انتقال نوازندگی به شیوه‌ی اصفهان باشد، در تنها آلبوم منتشر شده‌‌ از او، جای پرداختن به بعضی جنبه‌ها خالی است و، اگر بیش از حفظِ شیوه‌ طلب کرده، باید منتظر آلبوم‌های دیگر او ماند. صدای شفاف، فواصل به‌جا، ساختار سنجیده اما محافظه‌کارانه‌ی بخش‌های مختلف آواز نی برای شنونده‌‌ای که حاضر نیست هر آلبومی با عنوان «دستگاهی» اما محتوایی نامرتبط را بپذیرد، امیدبخش است و اشتیاق شنیدن اثری دیگر را زنده نگاه‌ می‌دارد.

 


۱- مصرعی از شعر اقبال لاهوری.
۲- قسمتی از مصاحبه‌ی حسن کسایی که در کتاب از موسیقی تا سکوت آورده شده است.

برای خرید و دانلود آلبوم آواز نی به وب‌سایت بیپ‌تونز مراجعه کنید.

امتیاز نویسنده: 3
24 خرداد 1399
بالا